درو اطرافتون زوجی دیدید که بچه دار نشدن

اره عزیزم  ببین همهومیخوان بدونن چرا   بچه دار نشدیم  هر کی  ی دکتر معرفی میکنه   به خدا   دیگه  تو جمع  ظاهر نمیشم   از حرفاشون  نگاهشون خسته شدم

عزیزم متولد ۶۹ هستم   الان  تازه رفتم ۳۶

جالبه  کا با هم  تفاهم دارن   و    بدون حاشیه رندگی میکنن      ببین  اون خانم هم خیلی فهمیدس   که  به شوهرش   این اجازه رو داده         برا همسرش  ارزش قائل شده     ولی خوب    سخته      انشالله  خوش باشن

به اصرار خانم ازدواج کرد ولی نگم برات از شب زفاف که خانم بزرگه چنان زجه ای میزد بیا و ببین البته دور از چشم شوهرش 

واحد خانما جداس ولی تمام روز تو یه خونه هستن

عزبزم میشه این مورد رو بهم بیشتر توضیح بدید اخه قبلا هم از کسی دیگه شنیدم. کی بودن کجا انجام دادن. ممنون 

اره زیاد خیلیاشون خودخواسته بوده

عزیزم شماره و آدرس ازشون ندارم 

ولی خودم هم برا یه چیز دیگه رفته بودم پیششون یادمه خونش همون اوایل مرودشت بود و بهش میگفتن ننه ی علی 

و اینکه مایه خرگوش چی هست و چطوری استفاده میشه هم نمی‌دونم چیه 

ولی اگر بخوای شاید بتونم شماره تماس و آدرسش رو برات پیدا کنم 

عزیزم واقعا خوب سخته  ببین  هوو  تو هر شرایطش سخته  واقعا حس کنی که    همسرت  شریک زتدگیت با ی خانم بگخ بختده و دوسش داشته باشه  ولی  ببین    بزرگی کارش به اینه  که  راضی شده  شوهرش  زن بگیره    واقعا    تحمل میخواد  ولی  کارش   خاصه         ببین من واقعا خودمو نمیتونم جای اون خانم بزارم  ولی   به نظرم  از خودش گزشته  واقعا  خیلی  باید     متکی به خودش باشه  که  راضی شده  الهی بگردم  سختیش درست همون بعد مراسم عقد و شب زفافه  واقعا   میفهمم چی میگی  و اون خانم چی کشیده     واقعا درک میکنم سخته

سلام ممنون میشم شماره تماس ازشون برام پیدا کنید.  🙏🙏

ولی شوهر من اینطوری میگه که من کمتر به بچه فکر کنم چون میدونه چقدر دوست دارم ولی خب وقتی نمیشه چیکار کنه سفی میکنه بگه بده ولی میدونم خودش چقدر بچه میخواد

احتمالش هست همه زندگی ها و تفکرات که مثل هم نیست شایدم خودش نمیتونه بپذیره نمیتونن بچه دار بشن داره با خودش خیالات می کنه بیچاره شوهرش هم خبر نداره توی دلش چی میگذره 

توی خانواده ما کسی با من و شوهرم کاری نداره ولی امان از همیایه ها الان که هواسرده توی خونه اشون هستن تابستانها توی گوچه میشینن کارشون شدن سرک کشدن توی کار مردم

نه  ندارم فعلا ،دو تا  برادرشوهر مجردم دارم، یه خواهرشوهرم دارم که اونم کلا یه پسر داره که الان دبیرستانی شده

این اجازه ای که پدرشوهر شما داده تا اون پیرمرد نکبت همچین زری بزنه بعدم این حرفو به شما انتقال دادن که فلانی فلان حرفو زده

پس مثل ما هستن 

ما هم خیلی کم بچه  داریم