از روزی که خودم شناختم عاشق پسر داییم بودم شبی نبود که از خدا نخوام که زنش بشم ، ۱۶ سالگی زنش شدم هربلایی سرم آورد بازم دوستش داشتم چقدر تحقیرم میکرد تو جمع دست به زن فحاشی ، آخرش ۲۱ سالم نشده بود جدا شدم ، تمام اوم عشق الان تنفره هیچوقت نمیبخشمش که با من چه کرد