من قبل از اینکه با همسرم آشنا بشم
با یه آقایی تو رابطه بودم از سال کنکورم آشنا شدیم تقریبا ۳سال باهم بودیم
همه چیز عالی بسیااااااار حامی
من معلم شدم اون پزشک
همه چیز خوب بود ولی چون شرایط مالیشو هرکاری میکردی درست نمیشد و خانواده اش هم میدونستم راضی نمیشن و من عذاب میکشم کلا کشید کنار
بعد چند وقت من با همسرم آشنا شدم و بعد ۷ماه تازه عقد کردیم
چون تولد من بود اون آقایی که قبلاً باهاش اوکی بودم بهم پیام داد منم جواب ندادم
باز زنگ زد که شماره اش رو بلاک کرده بودم
با ناشناس زنگ زد منم فکر کردم اقوام هستن میخوان تبریک عقدمو بگن جواب دادم
بعد دیدم شروع کرده چرا و پرت گفتن منم خیلی سرد جواب دادم و گفتم بهتره دیگه اصلا سمت من نیای مثل همین مدت که اصلا پیدات نبوده
بهش نتونستم بگم عقد کردم چون داغون میشد میشناختند
بعد کلیی اصرار خواهش تمنا التماس بزار کادو بخرم گفتم عمرا به هیچ وجه تو فقط برو نمیخوام دیگه سمت من بیای
آخرش بدون اینکه به من بگه ۲۵۰۰زد به کارتم منم هاج و واج که از کجا اومده این پول که بعد گفت من بودم ولی تورو مرگ مامان بابات برنگردونیش خواهش میکنم و.....
منم چون فقط میخواستم زودتر بره هیچی نگفتم
به نظرتون چه غلطی کنم حالا؟؟؟دلم میخواد بزنم به کارتش ولی نمیخوام باز سرو کله اش پیدا بشه بگه چرا زدی