ااگه دوست داشته یاشه میاد خواستگاریت
تو نباید بخاطر کسی که هنوز حرفشو ثابت نکرده خانوادتو بفروشی و زیر پا بزاری
با دعوا و جنجال فقط خورتو نابود میکنی
اگع میخوادت بیاد عروسی برات بگیره و لباس عروس تتت کنه
وگرنه حرف با با تو گوش چون بدتو نمیخواد
به بابات حق دادم .
خانمی یه جی شده و گذشته و خدا خیلی هواتو داشته .
اگر نظر منو بخوای اول اینکه کاملا به پدرت اعتماد کن و از خط قرمزاش دیگه رد نشو .اون شاید با بداخلاقی بهت میگه اما خیرتو میخواد .
دوم به امیر بگو اگر مطمنی پسر خوبیه البته تلاش کنه برای ازدواجتون .
سوم به هیچ پسری تا ازدواج نکردی اعتماد نکن
امیدوارم خدا یه عقلی به پدرت بده که دست رو زن بلند نکنه دیگه و به امیر برسی مثل اینکه پسر خوبیه
یه چیزی بگم بابای منم کپ تویه منم خیلیییی داغون بودم ولی ببین یکی یه چیزی بهم گفت شد آویزه ی گوشم خیلییییی حالم بهتر شد گفتش ما چون تو ایرانیم و زندگیمون اینجوریه باباهاشون مثل چی باهامون رفتار میکنن چرا خارج اینطور نیست چون فقط یه قانون هست تا وقتی خونه ی اونی و داری فضا اسگشغال میکنی و امکانات اون هر چقدرررررررر کم استقاده میکنی باید تابع اون باشی اگه بتونی از پس خودت بربیاید و خرجتو خودت بدی و از خونه بری و برای خودت بشی عمزاااااا بتونه یه تو بهت بگه قانون تو اون شرایط اگه بهت از گل نازک تر بگه پدرشو در میاره عشم فقط باید یه کاری کنی که مستقل شی تو این مسیر بر خیلییی عذاب های این خونه برات راحت میشه
