۴ سالشه ما تو شهر غریبیم هیچکس اینجا نبود که از بچگی دخترمو نگه داره من برم جایی وابستگیش کمتر بشه شوهرمو تا شب سرکار بود ...دخترم از نوزادی واقعا اینجوری بود شاید باورتون نشه اما وقتی نوزاد بود مادر شوهرم بغلش میکرد انقد گریه میکرد تا من بغلش میرفتم آروم آروم میشد...یا نوزاد بود میذاشتمش پیش مامانم میرفتم انقد گریه میکرد منکه میومدم آروم میشد ...اصلا نه مهد می‌ره نه پیش کسی میمونه مادرم بنده خدا اومد ب عالمه خوراکی برای خرید گفت بیا باهم بریم بیرون پارک گفت نه من دارم میرم کلاس آرایشگری هرچقدر مادرم یا شوهرم بهش میگن پیش ما بمون میگه نه انقد گریه میکنه میگه نه ...خیلی خسته شدم بنظرتون امیدی هست یا نه که درست بشه الان
پیشت میخوابه؟
کارت سخت هست ولی از همین الان شروع کن وابستگیش کم کن که مدرسه مشگل نخوری
خوب میشه کم کم عزیزم سعی کن بزاری یکم با بچه ها بازی کنه از وابستگی به شما کمتر میشه..همسایه ای کسی بچه نداره باهم رفتو امد کنین
تنها راهش مهد کودکه ..البته من با باشگاه شروع کردم میگفتم میرم دندانپزشکی چون با این یک مورد کنار اومده بود ..بعد گذاشتمش کلاس زبان خیلی بهتر شد ...بعدم دیگ رفت پیش دبستانی
همراه خودت هفته ای سه روز ببر خانه های کودک ومادر.اونجا نزدیک بچه ای ولی اون با بچه ها کم کم بازی می کنه.چندروز بعد برو پشت در بشین.کم کم عادت می کنه به دورشدن ازت.
اینکه رفتی و جاش گذاشتی تو نورادی(حتی یه ساعت) باعث شده اضطراب جدایی بگیره
مادر و نوزاد نباید از هم جدا بشت
دختر من به هیچ عنوان قبول نمیکنه کوچکتر که بودگاهی قبول میکرد الان هرگز ...دکتر ک می‌خوام برم باید با پدرش بیاد پشت در تا من برم و بیام ....مهد کودک آخه ی شیفت هست فقط صبح تا ظهر بعدم با این حجم وابستگی مشاور میگه باید تا ۲ ماه بری مهد و بیای بعد ولش کنید تا ظهر خب من کلاس های ارایشگریم ۲ ماه طول می‌کشه ۲ ماهم مهد کودک این
چرا الان انقد میبینم دوست آشنا فامیل مادر شاغل هست از وقتی بوش بدنیا اومده بوش یک روز پیش ینفر هست یبار پدر یا مادرشوهر یا همه یبار خاله و... بچه الان به حدی مستقل هست هیچ مشکلی هم نداره از بچه منم کمی کوچکتر هست بچه این مدلی زیاد دیدم
باید کم کم ونامحسوس باشه ببرش پارک ببرش خانه کودک و...
بزار گریه کنه من این مسیر رو رفتم دخترت باید بپذیره با گریه کار درست نمیشه.روزی یک ربع نیم ساعت مهد بزارش اول پشت در بمون بزار عادت کنه.
دقیقا دو تا دخترهای منم همین بودم . در حدی بودن که دستشویی هم با خودم می‌بردم. بزرگه وقتی رفت پیش دبستانی خوب شد کوچیکه که ۴ سالش هست هنوز همین وضع داره .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
