شوهرم دم به دقیقه حرف از طلاق میزنم. وقتی رابطه میخواد مثل آدم نمیگه رابطه میخام شروع میکنه بد و بیراه و گلایه از من. من می دونم دلش رابطه میخواد ولی غرورم نمی‌ذاره وقتی داره خوردم میکنه برم جلو چون عادت میکنه
حق داری واقعا
پدر من اگر مامانم با تندی و بی احترامی باهاش حرف بزنه خیلی عصبانی میشه البته ذاتا اخلاق تندی داره ولی مامانم خیلی دلش صاف و با گذشته ما هم طرفدار مامانیم اکثرا
با گذشت سال ها این خیلی اخلاق پدرم خیلی کمرنگ تر شده ولی هنوز هم گاهی هست
ولی عزیزم نگذار دست روت بلند کنه تا به اون درجه از جنون نرسید لطفا تو عقب بکش و همچنین لطفا پسرت شاهد این اتفاقات نباشه
بخاطر بیکاریش هست رو روانش اثر گذاشته
مرد سر هرکاری بره حتی شده رفتگری اروم میشه
اره میفهممت محلش نده نزار عادت کنه از طلاق بگه.شما اگر قلقی داره اون قلق پیدا کن مردا چون نمیتونن مث ادم حرف بزنن یا غرورشون نمیزاره درد دل کنن از ته دلشون حرف بزنن میخوان با فحش و دلخوری و قلدری خودشون ثابت کنن مثلا بگن قدرت دست ماست و فلان...عین بچه ها ۱۰ساله
خیانت درد بی دواست ، اینا قابل درست شده ولی باید ببینی خودش میخواد اصلاح بشه یانه، اگه نه باید تو هم سلیطه باشی تا حساب کار دستش بیاد
خب آدم می‌تونه تو شرایط خاصی اخلاق خاصی داشته باشه
مهم خیانت کار و دودی نبودنشه شاید به خاطر مشکلاتی ک داره اعصابش خورد باشه کلا تحملش کن
داخل یک حیاط هستیم و بعضی لوازات مشترک..بله وقتی پرش میکنن و حرف بارش میکنن نمیتونه جلو خانواده ش به ایسته منو میزنه نههه همیشه ولی خب میزنه یا تو دهن یا تو سر...بله بیکار هست کارش فصیله....صفات خوب هم داره بخاطر اونا میبخشمش و بخاطر بچه هامم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
