من عقدم شوهرم میگه بیا خونمون بخوابی خانوادم نمیزارن میگن رسم نداریم و از روز اولم طی کردیم باهاشون ک نمیزاریم ایقد خانوادم بهم سخت میگیرن ک هر لحظه اشکم در میارن 😔حتی عروسی هم بهمون سخت میگیرن
دلم میخاد بدون خبر خانوادم با شوهرم بریم زندگیمون شروع کنم چون کار شوهرم ی شهر دیگری از ابرو خانوادم میترسم کمکم کنین
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عقد دیگه تمامه ، بیشترا تو عقد رابطه دارن این دسگه چه رسم و رسوم مسخره ای هست ، فردای عقد من به شوهرم گفتم اجازمو از بابام بگیر بریم قشم بابام هم یه ادم قدیمی و متاصب رفت بهش گفت اونم گفت زنته اختیارشو داری و ما رفتیم ، پدر شوهرم بیشتر سخت میگرفت به اون تا ما