و دوباره مثل پارسال شوهرم یادش رفت تبریک بگه
پارسال از قبل میگفتم برای تولد من بریم کافه و فلان تو روز تولدم سر کاری شهر خودمون نیستی پس سه چهار روز زودتر بریم کافه کیک بخریم عکس بگیریم کنار هم باشیم پیشنهاد و همه چی هم با خودم بود و رسید ۱۲ آبان روز تولد اصلی خودم نه پیامی نه نزنگی هیچی کلا به روی خودش نیاورد ولی توقع داشتم صبح دوازه آبان از خواب بیدار میشم پیام تبریک تولد رو گوشیم باشه( راستی اینم بگم کادو هم نمیخره توقعی هم ندارم) و پارسال بهانه اش این بود که من فکر کردم همونجا تو کافه که تبریک گفتیم و تولد گرفتی تموم شد و نیاز نیست من پیام تبریک بفرستم برات.و سال بعد جبران میکنم.اینم از سال بعد.پارسالم تاپیک زدم همه گفتن حق داری ناراحت بشی ولی بهم حق نداد گفت من نمیدونستم دوباره باید تبریک بگم.امسال از قبل هیچی نگفتم ببینم خودش چی کار میکنه