من بچمو واکسن زده بودم دوماهش بود
شب دو سه ساعتی گریه کرد
خونه ما ویلاییه
ملک بغلی زنگ زده بود ۱۱۰ اومد دم درمون
بقدری کلافه بودم همسرمم نبود مامانم پیشمون بود
بچه رو ورداشتم رفتم بیرون یدور ماموره روشستم
یدورم در بغلی روکوبیدم شدید که بیا بیرون ببینم چی میگی😐
ماموره میگفت خانم توروخدا ببخشید کوتاه بیا
گفتن اینجا کارگاه راه انداختن با کلی ادم مشکوک ما اومدیم نگفتن گریه بچست
والا نکبت فکر کرده من کاری از دستم برمیاد برا گریه بچه دوماهه
الان که الانه هم محلشون نمیدم با اینکه هی سعی داره اشتی کنه والا یشب بود دیگ تحمل میکردی