یه چیزی درمورد خدابهت بگم امروز یکی از دوستام یه داستانی گفت درمورد رحمت خدا ،واااقعا قشنگ و عبرت آموزه،بحث این بود که فرزند زیاد خوبه یاکم،بحث داغ بود،بعد گفت که یه روز پیامبر داشتن بااصحابشون از کناره قبرستون رد میشدن بعد یه دفه به اصحاب میگن بدوید،.....بعد که ازونجا رد میشن،میرن جای دیگه،و برگشتنی ازهمونجا باز رد میشن،اصحاب میگن بدویم؟؟پیامبر میگن نه،میگن پس چرا رفتنی دویدیم؟
گفت اون موقع توی یک قبری داشتن کسی رو عذاب میدادن من نتونستم تحمل کنم گفتم بدویم،الان خداوند به من رساندند که فرزندآن مرحوم رفت مکتب و استاد به او بسم الله الرحمن یاد داد،وقتی فرزند این ذکر رو تکرار کرد،به واسطه. آن الرحمن الرحیم که اون بچه گفت عذاب از پدر برداشته شد،و خدا شرم کرد پس خدا رو رحمان و رحیم خطاب کنه،وخدا پدر روو عذاب کنه (۲نکتهداشت،هم فرزند آوری،(واینکه ما مسئول رزق بچه نیستیم وفقط واسطه ایم وبعداز پدر هم بچه نمیره از گرسنگی)هم باقیات. الصالحات تربیت بچه خو ب برای آخرت اون پدرومادر