آره مادر خودمون بودیم. من کوچولو بودم شاید ۱۲ سالم بود موقع مریضی یا مشکلات برای خودم مامان میشدم موهای خودمو نوازش میکردم امیدواری میدادم میگفتم دخترم قراره تموم بشه کم مونده و قربون صدقه خودم میرفتم😀
بحثت شد با مادرت؟
مامانا خوب بعضی وقتا یهو جوگیر میشن و یکاری میکنند بعدا پشیمون میشن
خواهش میکنم عزیز دل. ذهن و روانتو پاک کن از چیزای منفی به چیزای خوب فکر کن. از منی که یکی دو دهه ازت بزرگترم یکم روزگار رو تجربه کردم بشنو روزگار همیشه بد نیست یه دورانی هم قراره به کام تو باشه صبر کن. چیزی که از دستت میاد انجام بده مطمئن باش نتیجه میگیری
واقعا ادم نمیدونه به اینجور مادرا چی بگه....
انشالله که ایشون سر عقل بیان
ولی به پدرتون سعی کنید سر و بزنید
اخه مطمعنم خود پدرتونم از دستش شاکیه و اصلا دوست نداره این روندو.
ولش کن، افرین همین سکوتایی که شما کردید مطمعن باشید یک جا بدردتون میخوره و خداوند پاداششو بهتون میدده
ولی به پدرتون سعی کنید سر بزنید اخه واقعا گناه داره از دست اون زن....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
