2777
2789
عنوان

با یه پسری حرف میزنم موندم چیکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 541 بازدید | 79 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الان بخوام تموم کنم چجوری تموم کنم چی بگم بهش

یه متن به اندازه دلخواهت بنویس حرف اخر و اینا هرچی داری بنویس توش بفرست براش بعدم بلاکش کن از همههههه جا و اینقدر سرت رو گرم کن و روی خودت کنترل داشته باش که نری از بلاکی درش بیاری یه مدت تحمل کنی حالت خوب میشه بعد که حالت واقعبینانه تری گرفتی به شرایط به خودت میگی چقدر احمقانه رفتار میکردم.تمام.اینقدر هم به این فکر نکن ایشون بعد شما چیکار کنه شما مسئولش نیستی شما اول مسئول خودت به خوبی باش که بدبخت نکنی خودت رو عزیزم.خواهرانه میگم.

بهم میگه نفهمیدم بچگی کردم الان میدونم چی به چیع

این جور افراد مریضن وتمام رفتاراشون دست خودشون نیست داریم تو فامیل پسره معتاد به شیشه هست،مشروب خوار هست،مادرش را جلو نامزدش میزنه ،جلو نامزدش دزدی میکنه،رفیق ناباب وبد نام داره ،خانوادش ازش متنفرن حتی نامزدشا میزنه،باخانومای بد کاره هم بوده ولی نمیدونم چرا دختره ول نمیکنه بره با این وحود که میدونه پسره بیماره وهمسر خوبی براش نمیشه تازه خیلیم به دختره جلو همه توهین وبد رفتاری میکنه بهشم تهمت ناموسی میزنی اگه گوش شیطون کر یکم دختره بهش بر خورد وبرای نیم دقیقه بهش قهرکرد پسره گریه میکنه دختره بازم دلش میسوزه رام میشه بااینکه خانواده پسره میگن این بیماره به دردت نمیخوره تازه به خانواده نامزدشم  نمیسازه ،پدردختره را هم زده🙄

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی ..ولی با ذلت خاری پی شبنم نمیگردم

میگم متن بنویس چون با چیزایی که گفتی فکر نکنم چیزی نگی بری دلت اروم بگیره بنویس حداقل خالی بشی اگر هم میتونی ننویسی همینجور دیگه جواب نده تمام بشه بره به قول دوستی که کامنت گذاشتن

یه متن به اندازه دلخواهت بنویس حرف اخر و اینا هرچی داری بنویس توش بفرست براش بعدم بلاکش کن از همهههه ...

من تمومش کرده بودم میومد از کوچمون رد میشد یا به دوستان می‌گفت برید بخش بگید با هر کی که حرف میزنم فلان فلانی میکنم کلا ارامشمو بهم زده بود 

این جور افراد مریضن وتمام رفتاراشون دست خودشون نیست داریم تو فامیل پسره معتاد به شیشه هست،مشروب خوار ...

دقیقا منم همینجوریم به خدا خودشم من تک فرزندم اونم تک فرزندها 

میگم متن بنویس چون با چیزایی که گفتی فکر نکنم چیزی نگی بری دلت اروم بگیره بنویس حداقل خالی بشی اگر ه ...

می‌خوام خودش یه کاری کنه که تموم بشه چون هر روز اکثرا باهام دعوا می‌کنه روم داد می‌کشه دلمومیشکونه اون روز می‌خوام دیگه تموم کنم بگم بی لیاقت اینهمه کار کردم برات مادری کردم 

الان بخوام تموم کنم چجوری تموم کنم چی بگم بهش

کآری نمیخواد بکنی....درگیر زندگی خودت میشی...تماسارو آروم آروم قط میکنی....پیامارو یکی درمیون جواب میدی.....به مرور دور میشی

وقتتو با چیزایی که دوس داری پر میکنی....

اونم بلاخره میره سراغ یکی دیگه...نگران نباش‌....خودشو نمیکشه

دقیقا منم همینجوریم به خدا خودشم من تک فرزندم اونم تک فرزندها

تصمیم الان تو آینده فرزندان توهست تو به خاطر انتخابت باید جوابگوی بچه هات باشی این انتخاب متعلق به شخص خودت نیست جوری نباش وقتی بچه هات کلی بدبختی بکشن وحسرت به دل موندن بپرسن تو که میدونستی همه چیز پدرمونا چرا باهاش ازدواج کردی ومارا بدبخت کردی هیچ جوابی جز شرمندگی نداشته باشی غیر از اون دلت برای جوونی خودت وآبروی خانوادت وزحمتایی که برای خوشبختی وآینده تو میکشن بسوزه نه یه پسر بی بندوبار

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی ..ولی با ذلت خاری پی شبنم نمیگردم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792