اینکه همسرم مداااام میومد خونمون
شبم میموند
ومنجلو خونوادم خجالت میکشیدم
دوتا شهر مختلفمم بودیم ها..
یادمه روز عقدمون که تو خونه مابرگزار شد،با خونوادش خداحافظی کردن و رفتن شهرشون
آخرشب وقت خواب ،دیدم در میزنن
شوهرم بود برگشته بود و شبم موند🫠
خداییش خییییلی رو میخواست