خانوما سه روزه خیلی ذهنم درگیره من یه جاری دارم که از روز اول ما خیلی با هم صمیمی شدیم و ما یه مدت نامزد بودیم و دقیقا بعد از جشن عقدمون سر یه مسائلی این خانوم دو سه بار یه حرفی زد که من واقعا خیلی ناراحت شدم منظور حرفش هم این بود که پدر من برای ازدواجم فلان کار رو کرد پدر تو نکرد به همین رکی نگفت ولی منظورش همین بود حالا نمیدونم بی منظور گفته من زیادی رنجیدم یا واقعا منظوری داشته نمیدونم ولی من از اون موقع به شدت ناراحت شدم و باهاش قطع ارتباط کردم تا اینکه پریروز بعد مدت ها برای اولین بار بعد اون ماجرا ها خونه مادرشوهرم همدیگه رو دیدیم من باهاش احوالپرسی اینا کردم یکم حرف زدم ولی دیگه اصلا کنارش ننشستم و باهاش اصلا گرم نگرفتم اونم متوجه شد و ناراحت شده بود حالا که دو روز گذشته احساس بدی دارم از طرفی عذاب وجدان دارم با خودم میگم زشته و بیخیال گذشت کن از طرفی هم میگم اون اگه آدم خوبی بود دو سه بار همچین حرفی نمیزد واقعا ذهنم خیلی درگیره موندم کارم درسته یا نه
من ناراحت نمی‌شم حقیقتش اصلاً آدم زودرنجی نیستم
دوری ودوستی بهتره
اتفاقا کارت درست بود
با جاری صمیمی نشو درحد سلام خدافظ اگه میخوای زندگیت برای خودت بمونه وسلام علیکم وکفاااایت مذاااکرات آقا جان
اینکه حرف ایشون با منظور بود یا نه رو نظری ندارم، ولی در کل روابط با جاری باید محترمانه و با حفظ حریم و حد و حدود باشه و نیاز نیست زیاد باهاش صمیمی بشی
صمیمیت باعث میشه یه سری حرفها راحت زده بشه و بعد مشکل به وجود میاد
تااخرش همین باش
خانواده شوهر و جاری و حتی دوستات هیچکدوم موندگارنیستن و تهش ضربشونو میزنن و هیچوقت محرم زندگیت و رازات نیستن اینو همیشه بدون فاصلتو باهاشون رعایت کن زیادی صمیمی نشو و همیشه ی مرز بینتون باشه
اتفاقا خیلی کار خوبی کردی ،ناراحتیت رو نشوندادی ،حدشون بدونن و بفهمن هر جور دلشون میخواد نباید رفتار کنن
از جاری جماعت فامیل ودوست درنمیاد
همیشه با همکار دوست خانوائه شوهر- خاهر برادر حتی همسر تعادل رو تو خوبی کردن حرف زدن شوخی همه چی نگه دار این تعادل باعث ارامش میشه
