رفتم الان خوندم تاپیکتو
به پدرت بگو مغازشو ازش بگیره خورده رودل کرده هار شده
با توجه به تاپیکایی که ازت رفتم خوندم تا زمانی که خونه پدرتی هیچ پیامکی بهش نده فقط زنگ زد جواب بده محض احتیاط.
نپرس چرا فقط بدون این مردا خیلی بلان
معلومه همچین عتیقه س دل خوشی ازت نداره و نداری
منکه دل خوشی ازش ندارم،بخاطر همه چیز،،، اما اون چرا از من دل خوش نداشته باشه؟ بارها حتی خودش ب زبون آورده ک آره تو زن خوبی هستی مثل این زنای الان نیستی، زن بسازی هستی. بعد خودش هم میگه اگر غیر این بودی طلاقت میدادم ...حس میکنم داره از من سواستفاده میکنه منو ساده و مطلوب و قانع و بساز گیر اورده،
چرا اون دل خوشی ازم نداره؟
درسته کلمه مناسبی به کار نبردم ببخش ولی
بخاطر تاپیکات میگم من مردایی که زنشونو دوس دارن رو دیدم هیچکدوم از این ادا ها درنمیان هیچکدوم با ابراز علاقه کردن خانومشون چندششون نمیشه هیچکدوم خیانت نمیکنن تهدید به خیانت نمیکنن
دل خوش داشت خیانت نمیکرد
نه اینکه تو بد باشی نه بعضی از آقایون مریضن با زن خودشون خوش نیستن
خونه روترک نکن شوهرت بیرون کن
خوب میخوای چیکار کنی آخرش؟ کلید بگیری؟ برگردی آشتی کنی؟ آتیش یزنی؟ چیکار میخوای بکنی ؟
چرا تقی به توقی میخوره خونه رو ترک میکنید؟ مگه مهمونید اونجا؟ اگه قرار به جدا موندنه باید مرد و بندازید بیرون نه که خودتون و اواره کنید
جای تو بودم بر نمیگشتم تا بیاد عذر خواهی
