من و همسرم تو عقد هستیم
من واقعا اونجا احساس راحتی نمیکنم
بعد اینکه همسرم سرکار میره در طول روز من باید با مادرشوهرم تنها باشم
از طرفی شنیدم از خود نینی سایتیا که نباید زیاد برم اونجا تا احترامم حفظ بشه
از طرفی همسرم بهم گفته که مادر پدرش بهش گفتن چرا عروسمون دیگه نمیاد نکنه حرفی زدیم ناراحت شده
چیکار کنم بخدا موندم
هفته ای یکبار برو پنج شنبه شب برو جمعه ام ک تعطیبه برگرد خونه
گاهی وقتا بری که اشکال نداره
زیاد نرو
زود زود نرو
نرو
بمنم زیاد میگفتن بیا میرفتم
یه روز ک نمیرفتم ب باسنشون برمیخورد
بگو وقتایی که خودت هستی میام تو نباشی من خجالت میکشم بدون تو نمیتونم
وقتی همسرت دعوت می کنه برو
ب حرف نی نی سایتیها زیاد دقت نکن نمیشه برای همه ی نسخه پیچید
منم عین تو
من دوست ندارم کسی بدون دعوت و دائم بیاد حونم
پس خودمم دوران عقد همین بودم
راضیم بعد ۱۷ سال.
وقتی رفتی خونشون گفتن چرا نمیای
بگو اینجوری راحترم زحمت شمام کمتره
نی نی سایتیا حرف زیاد میزنن برو یکی دو روز بمون دوباره برو خونه خودتون
ما عقد بودیم همسرم کلا خونه ما میموند
یکی دو روز در هفته هم میرفتیم خونه مادرشوهرم میموندیم
نرو
تنها موندن اونجا دلیلی نداره
برو بیرون، سرکار، تفریح و...
بری بشینی مادرشوهرتو نگاه کنی که چی بشه؟ خودش باشه یه حرفی
وقتی نیست دلیلی نداره اونجا باشی
والله معنی نمیده تو رو بذاره خودش بره سر کار ،بگو جمعه بریم کع خودتم باشی من تنها نمیمونم مگه میشه تو بیای خونه ما من نباشم از صبح تنها بشینی ،!!!!!! با هم میریم با هم میایم.
زندگیتو با حرفای نی نی سایت میبری جلو؟ خب بهش بگو من خجالتی ام الان روم نمیشه با مامانت تنها باشم وقتی نیستی . مگه اینکه خواستی بری سرکار منو برگردونی. بگو حوصلم سر میره تو میری
آره نرو.
مگه شوهرت وقتی تو خونه نباشی میاد صبح تا غروب کتار مادر و پدرت بمونه؟
بگو روزایی که خودت تعطیل هستی میام.
بدون همسرت نمون
همسرت هم یاد بگیره شما با ایشون عقد کردی به پدر و مادرش ربطی نداری
