فمینیست منطقی. زندگی با کتابامو به یک یکتون ترجیح میدم :¶ARMY GIRL⁷⟬⟭💜 باشه:) من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام :| کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو زده به خواب نه. به یه مرد نیازی ندارم اما از حمایتش بدم نمیاد/درد من حصار برکه نیست؛ زیستن با ماهیانیست که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده»صمد بهرنگی!. آرزوی محالم«تا وقتی همه کتابای نوشته شده رو نخوندم از این دنیا نرم» 💔باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود💔
از ازدواج اجباری و دلتنگی و گریت هام دراومدم افتادم توی خونه مادرشوهر بدبختی و سقط بچه بخاطر کار کردن و گفتم اینارو بگذرونم راحتم باز افتادم تو بارداریو نداشتن جا و مکان سربار خونه ده و کلی حرف از اینور اونور شنیدن و متلک انداختن و بدبختی و درک نکردنم گفتم بجه به دنیا بیاد راحت میشم به دنیا اومد باز با درد و بدبختی و نداشتن جا و واکسن و مریضی و کوفت و زهر مار حرفای شوهر و مادر خوشگلشو خانواده خودم و بدرفتاریهاشون گرسنگی هام گفتم بچم بزرگ بشه راحت میشم دوباره ناخواسته باردار شدم ایندفعه دیگه هر ثانیه هر صدم ثانیه دارم جون میدم دیگه توانشو ندارم فک نکنم هم بگذره
وقتی تیرماه ۱۴۰۲ مامان رو خاک کردیم، فک کردم یکباره جریان زندگی برا کل خانوادم متوقف شد. شب زیر پتو فقط میگفتم خدایا الان ما باید چیکار کنیم؟ چطوری دیگه زندگی کنیم؟ اصلأ ما دیگه زنده ایم؟ صبحش رفتم توی حیاط، کلی ضجه زدم که بخدا بدون مامان نمیشه توی خونه راه رفت اصلأ. هرچند با نوشتنش هم الان چشام اشکی شده، ولی میخام بگم حتی با رفتن مادر آدم هم جریان زندگی متوقف نشد، هرچند تلخ تر، ولی ادامه داره. دیگه چی از داغ مادر بالاتر؟؟
یه جایی از زندگیم قرار دارم نمیدونم تاوان کدوم اشتباهاتمو دارم میدم 😅🖤 دیگران من را فرد ساکتی می بینند؛درحالی که ذهنم پر از انبوه فریادهاست.💔هی ساڪت میشی هی بیشعورتــر میشن🤏🙃 یه جاهایی از زندگی با خودت میگی چی فکر میکردیم و چیشد 🙂 ازدواج کردنم بزرگترین اشتباه زندگیم بود 🥹