من یه عزیزی رو از دست دادم و یک هفته هم خونشون بودم برای کمک و پذیرایی از میهمان و اینا وقتی برگشتم خونه دو روز بعدش برامون میهمان اومد، انقدر حال جسمی و روحیم داغون بود که چند ساعت قبل رسیدنشون رفتیم میوه و اینا خریدیم.
تو این یک هفتهای که خونمون بودن نه دست به سیاه سفید زدن نه یه دقیقه نشستن کنارم ببینن من چه حالیم.
کلا با بچش تو اتاق بود (بچه نوزاد داشت). منم توقع نداشتم با بچه کوچیک بیاد کمک من ولی توقع هم نداشتم فقط موقع غذا و تفریح و بیرون رفتن ببینمش.
حالا خونه خودشون که میریم اون چند ساعتی که هستیم خیلی خوش برخوردن و پذیرایی عالی، ولی این از دلم درنمیاد که عزادار بودم اومدن خونم و همش تو اتاق بودن.