2777
2789
عنوان

دلم میخاد بچمو بدم شوهرم و برای همیشه از این زندگی برم

| مشاهده متن کامل بحث + 1471 بازدید | 95 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چند شب بهش ملاتنین بده خوابش تنظیم بشهتا آخر عمر که اینجوری نمیمونهفکر راه حل باشه نه پاک کردن صورت ...

دارو دادن برای خواب بچه اصلا کار درستی نیست. اونم سر خود و بدون تجویز پزشک

برای خانه کوچک همسایه ات، چراغ آرزو کن💡بی شک حوالی خانه ات روشنتر خواهد شد🌟

من که دو تا بچه دارم عاشقشونم پشیمون هم نیستم از بچع آوردن خودم خواستم

ولی تنها چالش زندگی ما دعوا و کل کل بچه هامه

میخوام بگم دو تا هم باشن بزرگ هم بشن همینه

زندگی تمامش چالشه...از الان اعصاب خودتو خورد نکن که راه درازی داری

باید باهاش کنار بیای

بعدش هم یادت باشه بچه ات فقط تو رو داره اینجوری راجع بهش نگو

غرق در نیل چه اندیشه کند باران را...
منم درکت میکنم انقد بچم شبا نمیخابید ک شیطونه میگفت بگیر بکوبونش تو دیوار،ولی این روزا میگذره عزیزم، ...

😐😂فقط،اونجایی ک گفتی شیطونه میگفت بگیر بکوبش ب دیوار 

🦋ی پروانه تو ی دشت پر از گل 

گوش شیطون کر خواب بچه هام از من هم تنظیم تره البته به لطف گهواره ننویی برای کوچیکه.۸شب همشون مبخوابن صبح زود بیدارمیشن چون پسرم باید بره مدرسه خودش پامیشه صبحانه آماده میکنه میخوره میره

خیلیارو دیدم بچه های خوش غذا دارن

بزرگتر که بشن درست میشن. دختر من وحشتناک بدغذا بود...اصلا بی میل به غذا بود. جوری که مامانم نذرو نیاز میکرد غذا بخوره. همش نگران قد و وزنش بودیم. الان ۱۰ سالشه، گاهی میگم کمتر بخور، چاق میشی

برای خانه کوچک همسایه ات، چراغ آرزو کن💡بی شک حوالی خانه ات روشنتر خواهد شد🌟

بچه همینه دیگه قبل بچه دار شدن ب این چیزها فکر کنید 

اون که نخواسته بیاد ب این دنیا شما آوردی پس مسئولی

دختر من تا الان که ۸ سالشه پدرم درآورده ولی چه میشه کرد 

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز