2777
2789
عنوان

حال بدی دارم کمکم کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 216 بازدید | 28 پست

خب شادی وعزا همیشه باهم ممکن اتفاق بیفته.ولی ما آذری ها رسم داریم اگر هم بخواهیم اجازه برای عروسی بگیریم می ربم پیش صاحب عزا ویک جعبه شیرینی می گیریم وحضوری اجازه برگزاری مراسم عروسی می گیریم.نه تلفنی.کار خانواده همسرتون زشت بوده که حداقل باید درمراسم عزای مادرتون شرکت می کردند واجازه می گرفتن برای عروسی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همسرت ام شرکت کرد تو عروسیشون

مادرشوهرم گفته بود که همسرمم حتما باشه عروسی 

ولی خب ب قدری من حالم بد بود که خودش از من خجالت کشید بره در صورتی ک حتی من هم نگفته بودم شرکت نکنه 

و من پسرکی خواهم داشت ...شبیه به تو ! با همان چشم هایِ درشت و قهوه ایی ..
خب شادی وعزا همیشه باهم ممکن اتفاق بیفته.ولی ما آذری ها رسم داریم اگر هم بخواهیم اجازه برای عروسی بگ ...

خیلی ممنونم از نظرتون واقعا تصمیم گیری برام سخت شده 

و من پسرکی خواهم داشت ...شبیه به تو ! با همان چشم هایِ درشت و قهوه ایی ..
ما ترکا میگیم خیر و شر باهم برادرندمن به اونا حق میدم خب چکار میکردن به نظرت

نمیدونم حقیقتاً..

من بیشتر از این ناراحت شدم که دامادشون قصد داشته کنسل کنه ولی مادرشوهرم خودش گفته نه !

و من پسرکی خواهم داشت ...شبیه به تو ! با همان چشم هایِ درشت و قهوه ایی ..
نهاصلا نیومدن ..فقط تماس گرفتن 😔

هیچ کدوم رو نیومدن؟؟ 😐

من فکر کردم فقط اون روز نیومدن

والا اگه بعدا تک تکشون نیان پیشت حق داری ارتباط رو فقط و فقط در حد سلام علیک حفظ کنی ، بیشتر از اون نه.

تا آخر عمر درگیرِ من خواهی بود. و تظاهر میکنی که نیستی. مقایسه تو را از پا در خواهد آورد؛ من میدانم به‌ کجای قلبت شلیک کرده‌ام تو دیگر خوب نخواهی شد. 🙃

هیچ کدوم رو نیومدن؟؟ 😐من فکر کردم فقط اون روز نیومدنوالا اگه بعدا تک تکشون نیان پیشت حق داری ارتباط ...

هیچ کدوم رو ..

تازه تماس گرفتن با پدرم که وسط هفته ی جدید بیان منزل ایشون برای تسلیت 

و من پسرکی خواهم داشت ...شبیه به تو ! با همان چشم هایِ درشت و قهوه ایی ..
نمیدونم حقیقتاً..من بیشتر از این ناراحت شدم که دامادشون قصد داشته کنسل کنه ولی مادرشوهرم خودش گفته ن ...

قطعا داماد شون نمی‌خواسته کنسل کنه مادر شوهرت اونجوری گفته که پدرت ناراحت نشه 

وگرنه طرف کلی هزینه کرده به خواهر عروس خانواده زنش نمیاد کنسل کنه که 

ناراحت نکن خودتو باز خیلی با شعور بودن چند بار معذرت خواستن حق بده بهشون 

اگه کنسل میکردن عمری منتش سر دخترشون میموند

هیچ کدوم رو ..تازه تماس گرفتن با پدرم که وسط هفته ی جدید بیان منزل ایشون برای تسلیت

خیلی کار بدی کرده ن واقعا

تا آخر عمر درگیرِ من خواهی بود. و تظاهر میکنی که نیستی. مقایسه تو را از پا در خواهد آورد؛ من میدانم به‌ کجای قلبت شلیک کرده‌ام تو دیگر خوب نخواهی شد. 🙃

بنظرم حرفای دلت به همسرت بزن وبگو ازشون دلخوری.تا ایشون به گوش مادرشوهرت برسونه

بارها ب همسرم گفتم 

و ایشون هم حتما منتقل کرده ک من دلخورم 

منتهی مادر ایشون معتقده دختر گوشتِ زیرِ دندونِ داماده باید هوایِ داماد رو داشت که دخترشونو اذیت نکنه 

و من پسرکی خواهم داشت ...شبیه به تو ! با همان چشم هایِ درشت و قهوه ایی ..
قطعا داماد شون نمی‌خواسته کنسل کنه مادر شوهرت اونجوری گفته که پدرت ناراحت نشه وگرنه طرف کلی هزینه کر ...

اصلا معذرت خواهی نکردن !!

نه از من نه از پدرم نه از هیچکس دیگه 

فقط تماس گرفتن ک ما مطلع باشیم از تصمیمشون

و من پسرکی خواهم داشت ...شبیه به تو ! با همان چشم هایِ درشت و قهوه ایی ..
قطعا داماد شون نمی‌خواسته کنسل کنه مادر شوهرت اونجوری گفته که پدرت ناراحت نشه وگرنه طرف کلی هزینه کر ...

کنسل که نه ، همون روز رفتنشونم نه.

ولی هیچ کدوم از مراسما رو نرفته ن، یعنی نمیتونستن نیم ساعت یک ساعت برن اونجا بشینن ، حضوری هم عذرخواهی کنن موضوع رو مطرح کنن؟؟

تا آخر عمر درگیرِ من خواهی بود. و تظاهر میکنی که نیستی. مقایسه تو را از پا در خواهد آورد؛ من میدانم به‌ کجای قلبت شلیک کرده‌ام تو دیگر خوب نخواهی شد. 🙃

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792