من عروسی نگرفتم ولی عقد مفصل گرفتم نهار و شام دادم بله برون هم نهار و شام دادیم یعنی دوروز پشت هم شد
الان من در وضعیت خیلی بد بدنی قرار دارم امشب زندایی شوهرم گفت هفته دیگه دورهمی دادی که هیچ ندادی ما خودمون میاییم هیچی دیگه دو هفته دیگه گفتیم بیان که من کم کم وسیله ها جمع جور کنم خونه کم کسری وسیله داره بخرم کم هم نیستند حساب کردم۴۰ نفر شدن واقعا نمی‌دونم چیکار کنم🥺 کاش مامان داشتم کمکم میکرد اصلا تا الان مهمونی زیاد ندادم نمی‌دونم چیکار کنم از کجا شروع کنم وضعیتم مناسب مهمونی نیست
خود عن پندار
خاله ی من ک عارم میاد بگم خاله جلو چشم همه خاهرا وخاهرزاده هاش ومامانش تندتندمیگوزید
اخلاقای پدرهمسرم عجیبه....یجورایی مادرشوهره واسه خودش...عروس رو نوکر و کلفت میبینه و حتی اگر یک لحظه پاتو جلوش دراز کنی متلک بارون و تذکره که میده....فقط باید ایستاده و مشغول خدمات دهی باشی و پسرشون لم بده و بخوره و بخوابه ...
سر سفره غذا ازگلوش ...حالم بد شد تا حالا چند بار این کارو کرده منم نتونستم چیزی بخورم مادر شوهر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
