بعد این دوستم خیلی خفن پولدار بودن اوایل دهه نود میگفت بابای من میلیاردی جهیزیه میده
اونوقت یه چیز خنده دار بگم
دختره هم شاگرد زرنگ و عالی بود با کله میتونست بره بهترین دانشگاه های ایران و امریکا دکتری بخونه
داداش یه دوست دیگم دیپلم بود خونشون دورقوز اباد پسره بیریخت شبیه مارمولک پشت کنتور خونه باباش کوچیک
بعد دوستم میگفت خاک تو سرت این دوست پولدارت رو واسه داداش من جور نمیکنی