خب باهاش تنهام
کسی نیست
انگار فقط اونجایی که من و اون هستیم روشنه و هر چی دورو نگاه میکنم سیاه و تاریک میشه
خیلی بد نگام میکنه ازش میترسم
انگار میخواد حمله کنه
ولی دیشب که خوابشو دیدم انگار نگاهش معمولی بود و بهم زل زده بود
نمیتونم جای دیگهای جز چشماش و ببینم اصلا چشمام ازش جدا نمیشن ولی یه جوری میتونم ببینم که باهاش تنهام و همه جا تاریکه