سر اینکه مریض شدم هیچ توجهی نداره همش اذیت میکنه منم عصبی شدم طرف پرت کردم گفتم غذام سرده غذا گذاشت رو اجاق خودش رفت انگار نه انگار که دو دقیقه بعدش میسوزه
همیشه تو دعوا نفرین میکنه
از ته ته دلشم میکنه ها
میگه الهی به حق ابالفضل سرطان بگیری
😞😞
مادر پدر دارم ولی انگار ندارم . اخلاقای گند بی توجهی حرف نزدن بی احساسی هم با خودشون هم با من از بچگی
خسته شدم از زندگیم بدم میاد
هیچکس ندارم هیچکس . اگه از ترس آبرو نبودا خانوادم پرتم میکردن بیرون . یا ولم میکردن به امون خدا
که البته همینم کردن . 🥲🥲
مریض شدم افتضاح . پریودم . ضعف اعصاب دارم
چیکار کنم با تنهایی با خسیس بودن خیانت کار بودن تعصبی بودن بابام بعدشم اخلاقای مامانم