ببین من حس نمیکنم
آینده بین هم نیستم الکی هم دروغ بهت نمیگم
ولی یه تصویر میبینم راجع به آدما حالا دروغ یا راست
تو رو اولین بار که بهت فکر کردم تو یه اتاق تاریک زیر پنجره پر نور دیدم
خودتو حبس کرده بودی تو اتاق یا نه نمیدونم ولی پاهاتو زانو کرده بود تو بغلت یه عروسک دستت بود
حالا درست یا غلط نمیدونم من واقعا ادعایی ندارم