من با نامزدم معاشقه داشتم بعد گف بیا بریم برای احتیاط قرص اورژانسی بگیریم بخور یوقت مشکلی پیش نیاد خلاصه گف میرم جلو داروخونه تو برو بگیر من روم نمیشه گفتم چطور روت نمیشه تو مردی باید بگیری نه من گف خب روم نمیشه فلان زشته بعد یکی دوتا داروخونه رفتیم یکی دو نفر ادم بود واینساد گف شلوغه رفتیم یه داروخونه که یه نفرم داخلش نبود بازم به من گف تو برو من خجالت میکشم دیگه عصبی شدم خودم پیاده شدم رفتم گرفتم برنگشتم سوار ماشین شم راه افتادم تو خیابون برم سمت خونمون چندبار هی ز زد منم گوشیو خاموش کردم بعد دو سه ساعت که روشن کردم دیدم یه ۷ بار زنگ زده بوده بعدش که گوشیم روشن بود ندیدم ز بزنه تا الان بنظرتون من الکی ناراحت شدم ؟ چرا یه مرد گنده هی باید بگه من خجالت میکشم خجالت میکشم گفتم من که دخترم برم زشته تو چرا میگی
خب خجالت میکشیده دیگه چرا یچیزی رو الکی بزرگ میکنید و حال خوبتون رو زهر میکنید
چند سالته خیلی کارت زشت بوده یعنی چی سوار نشدی
باهم میرفتین
وای وای عجب
سر چ چیزهای پوچی دعواتون میشه
خب تو بگیری چ اشکال داره
والله کار شما بد بوده ...
بزنگ بهش بگو من تند رفتم آشتی کنین دنیا
روی یه کاغذ می نوشتی می‌دادی بهت میدادن
حالا بنده خدا شرایطش رو نداشته در اون لحظه این که دعوا نداره
به جای قهر و دعوا سعی کن مشکلاتت رو با گفتگو و راه حل حلش کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
