پارسال روز زن شوهرم گفت روز مادرِ بچه هامون بهت تبریک باید بگن منم دادم به مادر خودم تبریک میگم ، ولی با این حال روزت مبارک ، چیزی نمیخوای ؟
منم گفتم مراعات حالشو کنم که یه خرده وضع مالیم بهم خورده شده ، گفتم نه عزیزم چیزی نمیخوام جز سلامتیت .
آخر شب گفت بریم خونه مادربزرگم بهش تبریک روز مادر بگیم همه هم اونجا هستن .
خلاصه رفتیم من دیدم همش خواهرش و مادرش دارن از من و شوهرم تشکر میکنن که دستتون درد نکنه ممنون بابت کادو ، منم به روی خودم نیاوردم گفتم خواهش میکنم دیگه ببخشید اگه کم بود شما کمِ مارو زیاد بببنید .
ولی خون خونمو میخورد بیام خونه پیام های بانکی گوشیش رو چک کنم .
خلاصه شب که خوابید یواشکی اومدم پیامهای تراکنش بانکیشو چک کردم دیدم ۱ تومن زده به کارت مامانش که واقعا وظیفشو انجام داده چون بالاخره مادرِ ولی جای دارکِش اینجا بود که ۱ تومنم زده به کارت خواهرش ، آقا داشتم منفجر میشدم ، گفتم نگا همه حمالیاش با منه اون وقت با یه تعارف من هیچی به من نداده ولی ۱ تومن داده به آبجیش .
صبح گفتم به روی خودم نیارم دیدم نمیشه دارم میمیرم از دق ، صبحانه آماده نکردم ، بیدار شد گفت خانم صبحانه نداریم گفت ای بمیره این خانم ، دیروز روز همه بود جز خانم ، روز زنم به اَنم .
گفت خب خودت گفتی نمیخوای ، گفتم من بگم تو نباید از زحمات من تشکر کنی ؟!
خلاصه گفت چقد بدم دست از سرم برداری گفتم ۳ تومن .
و پولو برام واریز کرد .
الان روز زن و حتی کادو تولد واسه خواهر نمیده ، خواهرشم ابرو بالا میندازه واسمون ولی به درک 😉