ممنون میشم کسایی که از عشقشون که خیلی دوسش داشتن جدا شدن مجبور شدن ازدواج کنن از تجربشون بگن.تونستن عادت کنن؟من تقریبا ۹سال میشه یکیو دوسش دارم ولی خانواده هامون راضی نمیشن😔تاالان خاستگارامو رد کردم ولی خانوادم خیلی حرف بارم میکنن میگن میدونیم بخاطر اون ازدواج نمیکنی😭😭نمیتونم فراموشش کنم ۹سال از عمرمو گذاشتم براش کلی خاطره دارم چجوری برم با یکی دیگه ازدواج کنم😭😭شما بودید چیکار میکردید اصلا نگید عادی میشه ال بل😭یه مدت یکسال قهر بودیم بازم نتونستم فراموشش کنم 😭😭
خب اگر همو دوست دارید پافشاری کنید خانواده ها راضی شن
متاسفم اینو میگم اما هیچوقت عادی نمیشه.تا قیامت چشمت دنبال اون آدم میمونه😔
دلیل مخالفت خانواده ها چیه؟
یه فرصت به خوتتون بدید
بگید این دفعه آخره یا میشه یا نمیشه
اگه نشد جدا شید برید پی زندگی خودتون
قرار نیست فورا بدون عشق ازدواج کنی
یه نفرو پیدا کن به دلت بشینه و شرایط خوبی داشته باشه
زندگی به اندازه ی کافی زجر آور هست بیشتر از این خودتونو آزار ندین
یا خانواده هاتون راضی کنید یا رها کنید
اصلا محاله خانوادش راضی شن😔پدرش گفت نزدیک ده سال صبر کردی بیس سالم صبر کنی من نمیذارم😔
واقعا نمیتونم کسیو جاش بذارم قبلا خانوادم سعی کردن با خاستگارم صحبت کنم مرحله اشنایی ولی بزور و بلا طرفو از خودم روندم اصلا نمیتونم هرکی میاد ی کاری میکنم که فقط پشیمون شن
تو نباید ازدواج کنی الان‌وگرنه هم به خودت ظلم کردی هم به اونی که همسرت میشه
خودتو‌مشغول یه کاری کنی،درس، یادگیری مهارت،ورزش،کار و...
جفتتون چند سالتونه؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
