والا برای من موضوع خوشحال کننده ای نیست و خوشحالم نمیتونم باشم
برای خودم آرزوها و هدفایی داشتم
پدر و مادر مسن دارم همش ترس نبودن اونارو دارم بخصوص مادرم که بشدت بهش وابستم
پیری و تنهایی قشنگ نیست وحشتناکه مریضی داره یکی نیست دستتو بگیره ببره دکتر یا کسی نیس اب بده دستت فردا یه قدمم نمیتونی برداری ادمیزاد همیشه جوون و سالم نیست
وقتی مرگ سراغ ادم تنها بیاد و کسی باخبر نمیشه
من به همه چی متاسفانه فکر میکنم خیلی عذابم میده