بچه ها سنم حدود 25 شده چند وقتی بود دیگه خواستگار نداشتم دیشب یه خواستگاری زنگ زد گفت 37 سالشه و ضایعاتی داره مامانم خیلی ناراحت شد خب ضایعاتی ام یه شغله آدم میگه نه یا آره گریه نداره بنظرتون چکار کنم مادرم طرز فکر به شدت سنتی داره و آرزوشه من ازدواج کنم
تو جون منی، همه وجود منی، تو عمر منی،همیشه تو ذهن و قلب منی، باهات حرف میزنم، بغلت میکنم، میبوسمت، حتی اگه هیچوقت بهت نرسم کوچولوی مامان😔♥ من مادر بچه هایی هستم که هیچوقت نداشتم💔روزیکه تو رو بغل کنم بهترین روز دنیاست فندق من😘به امید اون روز زنده ام،من و بابایی خیلی وقته منتظر توییم،ما تو را خواهیم دیداگر خدا معجزه کند......