بهم گفت میوه بیار بعد من سیب چیدم که ببرم دیدم تو یخچالشون موز دارن یدونه برداشتم خوردم
حالا عذاب وجدان گرفتم 🥲
🌱گاهی نمیفهمم حکمتت رو گله می کنم ناراحت میشم... اما بعد که نقشه ات رو میبینم :لبخند میزنم ومیگم«خدایاشکرت»که بهترش روبرام خواستی 🫀🤍(قانون زندگی) «ازهیچکس هیچی بعید نیست»«هست را اگر قدرندانی میشود بود»
🌱گاهی نمیفهمم حکمتت رو گله می کنم ناراحت میشم... اما بعد که نقشه ات رو میبینم :لبخند میزنم ومیگم«خدایاشکرت»که بهترش روبرام خواستی 🫀🤍(قانون زندگی) «ازهیچکس هیچی بعید نیست»«هست را اگر قدرندانی میشود بود»
خب بعدا به مادرشوهرت بگو که یدونه موز از یخچالتون برداشتم گفتم بهتون بگم که راضی باشین
میترسم شر به پا کنه و آبرومو ببره
🌱گاهی نمیفهمم حکمتت رو گله می کنم ناراحت میشم... اما بعد که نقشه ات رو میبینم :لبخند میزنم ومیگم«خدایاشکرت»که بهترش روبرام خواستی 🫀🤍(قانون زندگی) «ازهیچکس هیچی بعید نیست»«هست را اگر قدرندانی میشود بود»
🌱گاهی نمیفهمم حکمتت رو گله می کنم ناراحت میشم... اما بعد که نقشه ات رو میبینم :لبخند میزنم ومیگم«خدایاشکرت»که بهترش روبرام خواستی 🫀🤍(قانون زندگی) «ازهیچکس هیچی بعید نیست»«هست را اگر قدرندانی میشود بود»
🌱گاهی نمیفهمم حکمتت رو گله می کنم ناراحت میشم... اما بعد که نقشه ات رو میبینم :لبخند میزنم ومیگم«خدایاشکرت»که بهترش روبرام خواستی 🫀🤍(قانون زندگی) «ازهیچکس هیچی بعید نیست»«هست را اگر قدرندانی میشود بود»