وای،ی بار ساعت نه شب بود، گوشیم زنگ خورد، بابام مریض بود و به زور تازه خوابش برده بود، جواب دادم ی بچه بود میگفت میدونی من کی ام، گفتم نه، شما؟ بعد شروع کرد این شهر بتمن رو خوندن و هر هر هر با بزرگترا میخندیدن
من اول چیزی نگفتم فقط قطع کردم، بعد چندبار زنگ زد ریجکت کردم، باز گفتم شاید فامیلی چیزی باشه چون من خط م رو حدود 15 ساله دارم و مزاحم و شماره الکی اصلا ندارم، جواب دادم باز مسخره بازی درآورد، گفت چاااالش بود هررررر هررر هرررر، انقدر عصبی شدم، بچه بود چیزی بهش نگفتم ولی واقعا والدینشون چقدر بی فکر و احمقن