من خودمو گذاشتم جای بچه هات و به مادرم تو این شرایط حق دادم که منو ول کنه و بره اما به بابام حق نمیدادم و بعد که بزرگ شدم میزدم در گوش بابام ، بابامو جرش میدادم و تا میخورد کتکش میزدم تا انتقام مادرمو ازش بگیرم ، یا اموالشو بالا میکشیدم که فقط به خودم و خواهر برادر و مادرم برسه و هیچی به اون یکی زن و بچه های سلیطش نرسه
چقدر ساده ای
معلومه ک بچه هارو بهت میده
به نظرت اگر بچه رو ازت بکیره ،زن دومش قبول میکنه؟!
بگو باشه بچه ها برای تو ،طبق قانون هفته ای یکبار میبینشون
برای هودت کار کن زندگی کن ،شایدم ازدواج کردی
بچه اگر پیش اون باشه تو راحت میری سرکار و ازدواج میکنی
البته بعید میدونم زن دوم قبول کنه بچه هارو نگه داره
اگر بچه ها رو ببرن،زندگیشون سخت میشه
ببین من نمیگم حرفت درست یا غلط اما اینکه میگه بعد این همه سال خودشو نشون داده نه عزیزم من ندید بهت میگم بعد این همه سال نبود از روز اول همین بودی یواش یواش شروع کرده هر بلایی سر زنش دلش خواسته اورد دبده هرکاری کنه این موندنیه اونم براش کم نذاشته
هیچ چیزی یهو نمیشه طرف یهو نمیره زن صیغه کنه ازش بچه بیاره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
