بیست سالمه با دوتا بچه میخام برم بمیرم

نمیشه که،یه گل روفرض کن،مثلا پیچک،دنبال رشد ،دنبال این که خودش ب یه جایی برسونه.ازدواجم میکنیم که کامل بشیم.اگه قرارهرروز بدتراز دیروزباشیم پس رشدمون چی میشه؟بچه روغذا ندی؛خونه کثیف،دانشگانری،ک چی بشه؟یاناراضیه ازدرس خوندنت یا از زندگی ناراضی.یه جای کارمیلنگه باهاش منطقی درارامش حرف بزن

خودت میخوای چیکار کنی چی تو سرته

خود شیفته هست

درونگراس،بالاخره اون روزی ک حوصله داره میتونی سرحرف بازکنی.ببین اولویت توزندگیت چیه همون رو ادامه بده.اگه اولویت هردو بچه اس،و شوهرتم رواین تاکید داره،سعی کن بیشتر وقتت رو بچه هاباشه.درس روهم هروقت بچه هابزرگ شدن ادامه میدی.موفقیت صرفا تودرس خوندن نیست.هستن کساییکه دانشگاه نرفتن و مدرک ندارن ولی درکشون ازهرچیزی زیاد و جایگاهشان بالاس توجامعه.ببین هدفتون چیه.سعی کن انتخابت ب نفع هردو وبچه هاباشه. باهاش همراه شو و همدل شو ببین حرفش چیه.هدفس ک فهمیدی راهت طبق اون انتخاب کن

نمیدونم تا الان امتحان کردی یا نه ولی تنها راه چاره اینه کمک خانواده قط کنی بزاری  خودش بفهمه تو هم یه مدت بیخیال شو چندماه سختی بکشی بهتره تا اخر عمر همین بساط باشه 

بچه هات چی

عزیزم با دو بچه ک نمیدونم چند سالشونن.قطعن کوچیکن دانشگاه رفتن فعلن الزامی نبود با وجود همچین شوهر ناشکری و نمک نشناسی ک تو بچه داری کمک مادر پدرتو نادیده میگیره

منم دو بچه شیر ب شیر داشتم.قطلا اگه کمکی نداشتم داغون میشدم

اولا الان که شوهرت حساس شده روی خونواده ات یکم کم کن رابطه رو یا کمک هاشون رو به روی شوهرت نیار 

دوما برنامه ریزی داشته باش شب ها یک ساعت دیر بخواب روزها یک ساعت زود بیدارشو تا بتونی کار های خونه و بچه ها برسی 

سوما نظم داشته سعی کن همه چیز رو سر جاش بزاری 

غذا پختن سعی کن تمام حبوبات رو پخته بزار فریزر 

گوشت چرخکرده که میخرید همون اول پیاز و ادویه اش رو بزن بزار فریزر برای کباب تابه ای 

جو پخته شده بزار فریزر 

پیاز داغ و پیاز تفت شده بزار فریز برای ماکرونی و خورشت 

چهارما در مورد دانشگاه سعی هم زن باشی هم مادر هم دانشجو شما باید بین این سه عنوانتون هماهنگی ایجاد کنی 

منم مادر بودم درس میخوندم در پیام نور چون کلاس ها رو میتونستم غیر حضوری برم راحت بودم 

بچه ها رو هم مهد یا کلاس ببر