2777
2789
عنوان

یاد سادگیا شوهرم درمقابل خواهرش عصبیم میکنه🙄

| مشاهده متن کامل بحث + 610 بازدید | 33 پست
نمی‌دونم چرا بعضی عروسان سال اول دوم واسه اینکه خودشون را توی دل خانواده شوهر جا کنند این خز بازیا ر ...

 چون شوهرم دختربچهه رو خیلی دوست داشت اینکارو کردم

وگرنه دل سیاه اونا ارزشی برامن نداره که خودمو توش بخوام جا کنم.. اونم کسیکه بی خود و بی جهت پدر کشتگی داره با ادم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حالت خوبه ؟ مطمئن باش خواهرش هر چقدر هم با تو ، تو زاویه باشه از دیدن برادرش تو لیاس دامادی خوشحال م ...

عزیزم بله حالم خوبه برادرش لباس دامادی تنش نبود فقط من لباس عقد عروس پوشیده بودم

اشتباااه کردم خواهر استباهدیگ عمرا انجام نمیدم

هیچوقت ب طرف شوهر رو نده من خیلی معربونم باهاشون ولی اصلا ماری نکردم براشون که وظیفه شه برام رو هم نمیدم زیاد چون مادزم همینکار وکرد برام تجربه شده

هیچوقت ب طرف شوهر رو نده من خیلی معربونم باهاشون ولی اصلا ماری نکردم براشون که وظیفه شه برام رو هم ن ...

مادرشوهرم هیچ زنگ نمیزنه محبت انچنانم نمیکنه اما انتظار تماس داره چکار کنم بنظذت

مادرشوهرم هیچ زنگ نمیزنه محبت انچنانم نمیکنه اما انتظار تماس داره چکار کنم بنظذت

بگو ادم درونگراییم اهل تماس نیستم جویای احوالتون از فلانی جون هستم

هرکسی بوسه ستاند ز لب یار کسی...بی گمان دست در آغوش نگارش ببرند
مادرشوهرم هیچ زنگ نمیزنه محبت انچنانم نمیکنه اما انتظار تماس داره چکار کنم بنظذت

من اوایل همین چالشارو داستم وای دیگ اعصابم و زده بودن بهم که جرا زنگ نمیرزنم بهشون من هشت ماه عقدم بعدجشنممون رفتبم ماه عسل با همسرم  اونجا هی زنگ میزدن برای فضولی هی گلایه میکردن من چرا بهشون زنگ نمیزنم میگفتم بابا من دوروز بزور اونارو دیدم چ حرفی دارم اخه باهاشون حتی برادر شوهرم سنش بالا اونم میگفت چرا بهمون زنگ نمیزنه اخه من با مرد ۵۰ساله که اصلا درس حسابی ندیدمش ج حرفی دارم خلاصه اونقدر گفتن منم نزدم من وظیفه داشتم فقط ب مادرش بزنم الانم گلایه میکنن نمیزنم ب بکیشون اونم خیلی بعضی اوقات میزنم ولی درکل مهربونم باهاشون بنظرم اون محبت نمیکنه زنگ نزن این رودربایسی ها برای ماها خیلی بد تموم میشه برامون مادر من اونقدر رو داد ب طرف شوهر اونقدر استفاده کرد ازمون اخرش ارث هم بهمون ندادن چون مظلوم بودیم جشنم یه شاباش بهم ندادن تا این حد هرجقدر خوبی کنی هم بد هستی هم وظیفه میشه همه چس برات

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز