✨️
وقتی فهمیدم خیانت میکنه😊
برام دیگه ارزش نداشت مهم نبود🤔
چون این مساله خیلی برام مهمه.
برام در حدی ارزش هم نداشت
که بخاطرش شکایت بنویسم و حتی برای برگه ی شکایتش هزینهکنم😁
وقت و عمرم رو تلف کنم برای بدو بدو کردن
روی پله های دادگاه؟
و بخوام ثابت کنم که چی
اقا بهم خیانتکرده؟!
همین مهم بود برام که به خودم ثابت شده بود.
و فهمیدم این آقا آدم درست و باوجدان زندگی من نیست
و تا روزای قبل خیانت علنی هم خوش بینانه
و با مهربونی باهاشون برخورد میکردم.
چونمیگفتم بیمارن و دست خودشون نیست.
ولی وقتی فهمیدم اون شب خیانتکرده
بعدش تماس هاشون شروع شد
از ترس شکایت پروفایل هارو برداشتن.
با خط های خودشون و
تکتک خانوادشون تماس گرفتن و پیامفرستادن.
تا قبل از طلاق هرروز تماس های مسدودی داشتم.
ولی هیچ وقت جوابشونو ندادم(قبل خیانت جواب میدادم)ولی بعدش به هیچوجه!!
تا اینکه یه روز قبل جدایی
با یه شماره ناشناس تماس گرفتن و گفتم بله بفرمایید
تا صداشو شنیدم گفت: سلام من..
من هم قطع کردم.
به شماره خونمون بعدش زنگ زدن قطع کردم.
😊🤷♀️
شاید یه نفر بگن لجبازی کردی یا بچگیه جواب ندادن.
من زیاد دختر لجبازی نیستم.
و دراین مدت با لجبازی باهاشونپیش نرفتم.
ولی از اینرفتارم خوشحالم
طبق شناختی کهاز خودشون و خانوادشون دارم
میخواستنتوجیه کنن و از مهربونیم سواستفاده کنن.
یعنی درواقع یکماهه بعد خیانتشون
نه اجازه دادمصدامو بشنون نه باهام هم کلام بشن.
برای خودم ارزش قائل شدم.
چیزی که برای منه برای دیگران نیست.
اگر برای دیگرانه پس من برای اون نیستم و بالعکس🤷♀️
این برخورد سنگینم و اهمیت ندادنم بخاطر ادب کردناقابوده.🌱
سرد شدنم و بی اهمیتیم بهشون و ندیده گرفتنشون.
گفتم این درسی باشه برای این اقا تا اخر عمر
که خیانتهیچچچ توجیهی نداره!
و اگر جوابی نمیدم یعنی دیگه نمیخوامتو زندگیم باشه و
و برای همیشه از زندگیم خارج شدن.
و خودشونو و اشتباهتشونو باهم بخشیدم و کنار گذاشتم.
بخشیدم به همون فردی که
باهاش در کمال احساس زرنگی بهم خیانتکرده.
❤️خدایاشکرت امشب هم نشونه تو فرستادی❤️
👈پیرو تایپیک های قبلی