خواهر شوهرم طلاق گرفته و الان واسه خودش فکر کنم یه مغازه زده که پنهان می‌کنه نمیدونم چرا کلا اهل پنهون کردنه ولی آخه من باهاشون تا حدودی صمیمی هستم و خوبیم باهم انقد بهم برمیخوره و زورم میاد ازم پنهان می‌کنه
الان خونه یکی دیگه از خواهر شوهرام بودم بعد با خواهرش تلفنی حرف میزد زده بود رو پخش کن بعد گفت کجایی اونم گفت تو مغازه خودمم کار دارم بعد من پرسیدم سپیده چه مغازه ای زده؟ بعد خواهرم انگار به تته پته افتاد گفت ها نمیدونم ازش نپرسیدم هنوز تازه تبریکم بش نگفتم😒 خیلی حرصم میگیره از این رفتارشون هرچی ب خودم میگم بتو ربطی نداره بازم حرصم میگیره آخه چرا باید پنهان کنه😐 کلا تو فامیل پشت سرش حرفه چون شوهر سابقش پسر عمو هردومونه و مرد ساکت و ارومیه و خواهر شوهرم خیلی بد اخلاقی میکرد باهاش و آدم تند خوییه موقع عصبانیت اینو همه میدونستن و بخاطر اینکه شوهرش خیانت کرد جدا شده همه همش غیبتشو میکنن میگن زندگی شوهرشو بالا کشیده و فلان ازین حرفا من کاری بش ندارم بهش حق میدم چون خیانت خییییلی جگر سوزه اما فکر میکنم با خودش میگه فعلا بزار پخش نشه فامیل نفهمن مغازه زدم باز حرف جدید درست کنن
اما باز حرصم میگیره
