قضیه از این قراره که من یه دختر 10ساله دارم هزار ماشاءالله خیلی باهوش وزرنگه .این دخترم دربسیاری ازمراسمات استانی و شهرستانی شرکت میکنه .مثل شعر خوانی و مجری گری .الان قراره در صداسیمای استانی استخدامش کنن به عنوان مجری و یا شاعر.دیروز یه مراسم ویژه وبزرگ بود درشهرمون خیلی از بزرگان اونجا بودن منم چون عجله داشتم وباید لباس محلی میپوشید داشتم دخترمو اماده میکردم که روسری دخترم به دستگیره در گیر کردو پاره شد
من همانم که اصلا نمیفهمیدم جوانی یعنی چی! من یک راست از جوانی به سن کهولت رسیدم . شرمندتم جوانی تو را چه بد گذراندم......
چی کنم خواهر اخلاق اینا اینجوریه منم اینم یه بار برادر شوهرم گفت چرا یکم خودتو نمیگری. چون سطح خانواده پدریم از نظر فرهنگی و سواد از همشون سرتره خودمم از همه لحاظ از اونا سرترم ولی اصلا نمیتونم اصلا خودم مغرور کنم
من همانم که اصلا نمیفهمیدم جوانی یعنی چی! من یک راست از جوانی به سن کهولت رسیدم . شرمندتم جوانی تو را چه بد گذراندم......
چی کنم خواهر اخلاق اینا اینجوریه منم اینم یه بار برادر شوهرم گفت چرا یکم خودتو نمیگری. چون سطح خانوا ...
چ ربطی ب غرور و مغرور شدن داره میگم حدتو بدون وقتی الان شناختیش دیگ چیزی ازش نخواه نگفتم ک بد بشی یا قطع ارتباط کنی عزیزم. گفتم دورشو ینی دیگ دوستت ندون همون جاری بدون احترامتو بزار