بخاطر پشت کنکور موندنم بارها تحقیر شدم
طوری ک عمه م به راحتی پیش بابام بهم میتونه بگه مایماخ(در ترکی خنگ و اینا ) معنی میده
دیروز بود فک کنم داشت ب مامانم میگف آره دخترمون شد
قره مال( گاو سیاه به ترکی) پسرمونم فلانی
فحش هایی بهم داده که اکه ب یه پسر بگی غرورش میشکنه چه برسه به دل یه دختر
همین پدرم هم من و هم داداشم رو بارها گریه مونو درآورده
ولی داداشم خیلیی با گذشت و صبوره
من نمیتونم مثل اون باشم دلم انگار مرده دلم سیاه شده
پارسال من رفتم دانشگاه شهر دیکه ثبت نام کنم اولین بارمون بود ۱۰ صبح تا ۵ غروب اونجا موندیم هیجی نخوردیم گشنه و اینا
ب دلایلی من خواستم انصراف بدم
توی این یکسال ۱۰۰بار کوبیده سرم که به خاطر تو گشنه موندم
اونجا داشتن شیرینی میدادن یکیشو برنداشتی بدی به من
بخاطر تو موندم توی سرما
آره اشتباه کردم خودم میدونم شرمنده م ولی آخه ۱۰۰ بار بکوبه سرم؟؟؟؟