مخصوصا بابام و عمه هام
چقد قلبشون سیاهه عاشق اینن که عروساشون زمین بخورن
قبلا تو جمع تحقیر میکردن ماهارو الان با سیاست شدن
بیشرفا
از خودم بدم میاد که نوع این خانوادم همون کار خوبو زنعموم کرد که طلاق گرفت رفت
نجات پیدا کرد
من از خانواده پدری فقط با پدرم در ارتباط هستم بقیه رو اخرین بار توی مراسم عقد عموم دیدم
میگن تو بچگی از خانواده پدری متنفر میشی
عاقل که بشی از خانواده مادری،منزجر میشی🤪
یاد عمه خودم افتادم که دوست داره من ازدواج غلط کنم و بدبخت شم
چون تا بچه ایم مادر هی میشینه از خانوادش برامون بُت میسازه و از خانواده پدری بد میگه
بعد که بزرگ میشیم میریم سر زندگی
بُخل وجودشونو میگیره و اون روی واقعیشونو نشون میدن
ما هم دیگه عاقلیم،بع ننه من غریبم بازی های مادر،توجه نمیکنیم
حالا ما از بچگی از عمه هاو عموم بدمون میومده و میاد .یکبار نشد دست محبت سر ما بکشن یادم نمیاد خونشون غذا خورده باشم
مادری هم بعد خیلی اتفاقات دیدم اونها هم بدرد نمیخورن .
کلا از ادمها فاصله گرفتم چون پشت و و روشون فرق میکنه
پس ادمی رو که سالی یکبار میدیدم ترجیح میدم یه عمر نبینم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
