النگوهارو تیکه تیکه دادن تو مناسبتا پاگشا و یلدایی و.
حالام دوتاشو میخوان برا عروسی کادو بدن اصلا النگوها از چشمم افتاده خوشم نمیاد دست کنم
هر کدوم النگوها ۳ گرمه تنگم شده بود جدیدا دوتاش شکست الان دوتا دستمه دوتاشم نگه داشتن عروسی بدن دوتام که شکست شوهرم گرفت جوش بزنه که عمرا دستم بره دیگه
بعد دیروز خونشون که بودم یه بحثی پیش اومد مادرشوهرم گفت آره ترکا برا عروسشون طلا زیاد میخرن طلا دوس دارن
منم زیر لب نسبتا آروم گفتم والا ما که ندیدیم
نگو خواهر زادش که اونجا بود شنیده رفته گفته بهش اینو😐😬😅😂