الان چند مدتی هست ازدواج کردم اوایل همسرم یکم اوکی بود الان زندگیش شده کار و رفیق هیچ اولویتش نیستم هیچ گونه وقتی برام نمیزاره حس میکنم حسم نسبت به روزای اول بهش خیلی خیلی کمتر شده فقط بخاطر بی توجهی هاش برای این که محبتی بلد نیست اوایل اوکی بود الان خیلی کمتر شده حس میکنم براش عادی شدم....
قبل از ازدواجم یه نفر بود کلی بهم ابراز علاقه کرد دوسم داشت نمیگم عاشقش بودم ولی انقدری که بهم ابراز علاقه میکرد بهش وابسته شده بودم اما خودم نخواستم ادامه بدم چون از همه نظر تفاوت داشتیمو نمیشد ادامه داد...
من آدمی نیستم که بخام اهل خیانت باشم نه..شمارمو عوض کردم بعد از ازدواجم اما ۱ ماه پیش شمارمو پیدا کرده بودو بهم پیام داد با این که اون آقا هم متاهل شده ابراز علاقه کرد دوباره و گذشته رو پیش کشید تنها کاری که ازم بر اومد بلاکش کردم.....اما ۱ ماهه ذهن منو درگیر کرده چرا بعد از گذشت این اتفاقها دوباره یادش بهم بودو ابراز علاقه کرد ولی اینی که شوهرمه همه جوره باهاش کنار اومدم درک کردم این بامبول ها رو داره سرم در میاره🥲