خانوما سرخیانتش و بچه ننه بودن و رفیق بازیش دارم جدامیشم با خیانتی که کرده زبونشم درازه طلبکاره رفته عدم تمکین زده که طلاقم نده بلاتکلیفم بزاره اذیت کنه خودش بره ازدواج کنه.یه خانومی رو توی دادگاه دیدم گفت من شوهرم از خونه بیرونم کرد زنگ زدمکلانتری نامه گرفتم گفتم شوهرم از خونه بیرونم کزده چندتیکه طلامم تو خونس اونارو هم برداشته نمیده تیکه طلارو دروغ گفته.
بهم گفت برو جلو درخونت زنگ بزن کلانتری بیاد صورت جلسه کنه گفت عدمتمکین من با همین یه نامه رد شد.
خانوما میخوام همین کارو کنم باید پاشم برم جلو درخونش یه شهر دیگس ولی چون کل ساختمون شوهرم اشنان یعنی یه واحد فامیلاشن یه واحدم خانوادش خیلی احتمالش زیاده اشنا ببسنه منو نمیدونم چیکار کنم