شایدم من خیلی روحیم حساس شده
طاقت دیدن غم و ناراحتی و شنیدن و صحبت کردن راجبش رو دیگه ندارم، فرقی هم نداره مشکل اقتصادی باشه روحی خانوادگی یا هر چیزی
نه که بشینم برا غم بقیه غصه بخورم هااا..اصلا برام مهم نیست، ولی حالم بد میشه حس خفه گی بهم دست میده دلم میگیره،به معنی واقعی غم همه وجودمو میگیره..
مث اون بازیگره که میگفت به اطرافیانم میگم پیش من که میشینین ناله و شکوه نکنین از بدبختی هاتون نگین انرژی منفی ندین فرکانس منو منفی نکنین،خیلیا قضاوتش کردن حتی خودمم گفتم چقدر نامهربونه، ولی الان میفهمم چی میگه..شمام مث منین؟