ببین سه سال عمرم ک از ازدواجمم گذشته دخالت میکنه زیر ابمو میزنه پیش شوهرم ب دروغ میگه زنت بهم بی حرمتی کرد فلان حرفو بهمزد درصورتیکه من اصلا روحمازون حرکتا خبر نداره پیش هرکی منو بشناسه بدگویی میکنه منم هشت ماه رفتم نشستم طلاق بگیرم هرکی گفت چرا میخا طلاق بگیزی گفتم مادرشوهرمه و کلا تمام مردم بهش گفتن دخالت نکن تو زندگی این بدبختا گفت من چمه من کار ندارم زنوشوهر باهم نمیسازن تفاهم ندارن جدیدا برگشتمم همون اش همون کاسه...پیش اشناها بدگویی میکنه ب شوهرم میگم شوهرم میره بهش میگه اونم میگهمن نگفتم بعد شوهرم میاد دعوا میکنه چرا ب مادرم تهمت میزنی ی بار بهم گفت اخرش طلاقت میدم