امروز ظهر نشسته بودیم شوهرم میخاست بره بیرون بچم کوچولوعه ۱سال و ۷ ماهشه اومد زد تو بینیم منم از وقتی عمل کردم جونم درمیره دست به بینیم بخوره اشک از چشم اومد دستم بالا بردم بزنم نزدم که واکنش بدنم بود خوب یعنی دلم نمیاد کلا بچه مگا زدن داره!!!!شوهرم برگشته میگه چه غلطا تو کی باشی بچه منو بزنی کلی بد بیراه گفت تعجب کرده بودم گفتم دهنتو ببند اومدم از اتاق بیرون ولی خوب انگار ول کن نبود هستید بچه ها تعریف کنم یا نه
عزیزم الان هر دو ناراحت هستیم اشکال نداره هم شما حق داری هم همسرت الان فقط بهم فرصت بدین به خاطر بچه ات آروم باش
زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ظرف امروز پر از بودن توست زندگی درک همین امروز است...................... من یک زنم پر از حس شیرین به دست آوردن ها و حس تلخ از دست دادن ها واما اکنون مادری هستم که دلخوش به طفلی که تمام تمام من است.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
گاها دوس دارم از شدت خستگی. برم تنهااااا فقط استراحت کنم. اما این دوران خیلی خوبی از زندگی مونه. بعدا بزرگ بشن دلمون تنگ میشه واسه این روزا. دیگه تو بغلمون جا نمیشن.میرن پی زندگی شون.
خب بگه خواهر من حالا تو عصبانیت یه چیزی گفته بابا من خودم اگه بخوام به حرفم باشم تو دعوا صد بارررررر از همسرم طلاق گرفته بودم از بس میگم میرم طلاق میگیرم ۱۸ ساله هنوزم نرفتم😅😅😅
زندگی یه آرامش به من بدههکاره اگه دیدینش بگین بیاد طلبشو صاف کنه تا شکایتشو پیش خدا نبردم🙂🙂