من وشوهرم قبل ازدواج یک سال دوست بودیم خانواده اونام خیلی سنتی ولی تاباینفرشون بحثم میکشه حرفو میکشن به اینکه شماباهم حرف میزنید سریه بحثس جاریم باکمال پررویی میگه توقبل عروسی باهاش بودی وگرنه اصلا به من میگفت یکی دیگرو میخام توبهش گفتی بیاامنو بگیرحرفاش اصلا برام مهم نیست بهشم گفتم زمین گرد یروز منو بدمیدونستی چون فقط توعروسی لاک زدم الان دختراخودت صدبرابربدترشوانجام میدن بشین ببین قبل عروسی باهیشکی حرف نمیزنن ولی خیلی حس بدی دارم چرا اینقد چندشن بهش گفتم حرف میزدم که میزدم قراربودشوهرم بشه باشوهرتوکه حرف نزدم میگه اخه اون موقع شوهرت نبودکه محرم نبودکه
یبار برای همیشه تموم کن بگو تو حسودی .... اتفاقا ب فلانی گفتم اسم همسرت بگو گفته من همه رو فدای تو میکنم اتفاقا چون خودم خواستم امدم گرفتمت مثل بقیه نبودم چشم گوش بسته ندیده انتخاب کنم مجبوری بگیرم الکی هم شده بگو لال میشن
ولکن اون حتما میخواسته از فک و فامیلا خودش بچپونه به شوهرت تو اصلا باهاش روبه رو نشو که بخوای حرف بزنی هروقت با شوهرت بودی و اونم بود بچسب به شوهرت که بسوزه