2777
2789
عنوان

خانما بیاید قضاوت کنید

172 بازدید | 18 پست

من میخواستم برم یه شهر دیگه خرید کنم دوست صمیمیم گفت نرو وایسا بعد باهم بریم درحالی که خریدم ضروری بود نرفتم و یه چیز مختصر توی شهر خودم خریدم که بعد که رفتم اونجابادوستم بتونم خریدکنم.


این وسط دوست صمیمیم بعد از چند روز حواب ندادن به پیامام بلند شده بادوست مشترکمون رفته همون شهری که من میخواستم برم و کلی هم خریدی که قراره بوده باهم انجام بدیم رو کرده. از قبل هم یکبار باهم رفته بودن بیرون و من بهش گفته بودم اگه با فلانی میری بیرون میشه بهم خبر بدی گفت اوکی!


الان واقعا از دستش ناراحتم،بهش هم گفتم که مگه قرار نبود باهم بریم بخریم؟من به خاطر حرف تو وایسادم گفت حالا مگه چیشده یکبارم باتومیام برو خریداتو بکن.


شما حق رو به کی میدین؟


به نظرتون اصلا چرا همچین کاری کرد؟اصلا نمیتونم درک کنم

چِطوری ماهِ قَشَنگَم؟🌜تورومیخواد دلِ تَنگَم💙مَگه مَن دِلَم میاد با دلِ کوچیکِت بِجنگم؟؟🥀بعضی روزا وقتی از خواب بیدار میشم چشمام پر از اشکه ولی دلیلشو نمیدونم.....هیچ وقتم یادم نمیاد چه خوابی دیدم.ولی ساعت ها بعد از اینکه بیدار میشم یه حس عجیبی دارم انگار که یه چیزی رو از دست داده باشم.انگار همیشه چیزی ،کسی یا گم شده ای هست که دنبالشم.....💔لطفا توی صحبت هاتون حد مرز خودتون رو بدونید.اینجا شما فقط یه تیکه از زندگی من رو میخونی نه همشو♡

خب میگه یه بارم با شما میاد

اگر از من بپرسن قشنگ‌ترین واژه‌ای ای که یاد گرفتی چیه؟میگم پذیرش...پذیرفتن شرایط با تمام سختی هاش،پذیرفتن آدما با تمام نقص هاشون، پذیرفتن این که مشکلات هست ولی باید ادامه داد، پذیرفتن اینکه گاهی اشتباه می‌کنم ،پذیرفتن اینکه من کامل نیستم، پذیرفتن تموم فقدان هااا، پذیرفتن تمام از دست دادن ها 🌱 شکست خوردن هااا ،رها شدن هااا داشتن پذیرش یعنی پایان دادن تمام دعواها و اختلاف‌ ها 🤍پایان حال بد وجنگ و اعصاب و شروع آرامش....بپذیرید بچه‌ها همه چیز رو بپذیرید و رها کنید...اگر کسی دوستون نداره ،اگر کسی ارتباطش رو باهاتون کم می‌کنه اگر کسی ازتون متنفره اگر کسی ازتون دور میشه اگر زندگی اونطور که میخواستین پیش نمیره هیچی جز پذیرش و گذشتن نشون نمی‌ده...چقدر بالغ هستید 🌻یه عدد نومزد دارم که تمام منه:)💚 جان من است او 🤭درخواست دوستی به هیچ عنوان ندید و قبول نمیکنم باتچکر 💙

خودت تنها یا با یک دوست دیگت برو و رابطتم باهاش خیلی خیلی کم رنگ کن 

خبر خوب این ست که روزی کسی می آید.در میان روزهای خاکستری تان! دست هایتان را خواهد گرفت! گرمتر.صمیمی تر.و هزار بار عاشقانه تر. کسی ک شبیه به آفتاب بعد از یک روز برفی، به تن روزهای سردتان میچسبد. کسی می اید از جنس محبت که مرهم تمام دردهایتان میشود وتمام ترس و کابوس هایتان را در آغوش ارامش حل خواهد کرد. کسی خواهد آمد برای ساختن دوباره ی شما که من آن شخص را معجزه ای از ،طرف خدا می نامم.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حق بااشماست

میگفتم عزیزم من نیاز ب وجود تو ندارم روی تو و حرفت حساب کردم ک زودترنرفتم ازاین ببعد هرکاردوست داشتنی بکن بمن مربوط نیست روز و شبت خوش

بعدم برو هرچی میخای بخر و تمام

ارزش من رو به جز کسایی که منو دوست دارند کسه دیگه ای درک نمیکنه

واقعا حرص درآر منتظری و چشم به راه بعد می‌بینی خودش رفته با یکی دیگه خب از از طرفی هم نمیشه دیگران وادار کرد که حتماً با من بیا و یک بار بیا خب تو طبق برنامه خودت برو به اونم بگو بیاد حتی با اینکه دل چرکین شدی

خب میگه یه بارم با شما میاد

مشکل من این نیست که نگفته باهات نمیام،مشکل من اینه که درحالی که به من گفته بوده وایسا باهم بریم خرید و خرید نکن،بلند شده با دوست مشترکمون رفته همونجایی که من میخواستم برم و قبلا هم بهش گفته بودم اگه میرین فلانجا بهم خبر بدین منم میام.

چِطوری ماهِ قَشَنگَم؟🌜تورومیخواد دلِ تَنگَم💙مَگه مَن دِلَم میاد با دلِ کوچیکِت بِجنگم؟؟🥀بعضی روزا وقتی از خواب بیدار میشم چشمام پر از اشکه ولی دلیلشو نمیدونم.....هیچ وقتم یادم نمیاد چه خوابی دیدم.ولی ساعت ها بعد از اینکه بیدار میشم یه حس عجیبی دارم انگار که یه چیزی رو از دست داده باشم.انگار همیشه چیزی ،کسی یا گم شده ای هست که دنبالشم.....💔لطفا توی صحبت هاتون حد مرز خودتون رو بدونید.اینجا شما فقط یه تیکه از زندگی من رو میخونی نه همشو♡
مشکل من این نیست که نگفته باهات نمیام،مشکل من اینه که درحالی که به من گفته بوده وایسا باهم بریم خرید ...

کارش زشت بوده 

و یه جوری توهین و.....

رابطه تو کمتر کن

اگر از من بپرسن قشنگ‌ترین واژه‌ای ای که یاد گرفتی چیه؟میگم پذیرش...پذیرفتن شرایط با تمام سختی هاش،پذیرفتن آدما با تمام نقص هاشون، پذیرفتن این که مشکلات هست ولی باید ادامه داد، پذیرفتن اینکه گاهی اشتباه می‌کنم ،پذیرفتن اینکه من کامل نیستم، پذیرفتن تموم فقدان هااا، پذیرفتن تمام از دست دادن ها 🌱 شکست خوردن هااا ،رها شدن هااا داشتن پذیرش یعنی پایان دادن تمام دعواها و اختلاف‌ ها 🤍پایان حال بد وجنگ و اعصاب و شروع آرامش....بپذیرید بچه‌ها همه چیز رو بپذیرید و رها کنید...اگر کسی دوستون نداره ،اگر کسی ارتباطش رو باهاتون کم می‌کنه اگر کسی ازتون متنفره اگر کسی ازتون دور میشه اگر زندگی اونطور که میخواستین پیش نمیره هیچی جز پذیرش و گذشتن نشون نمی‌ده...چقدر بالغ هستید 🌻یه عدد نومزد دارم که تمام منه:)💚 جان من است او 🤭درخواست دوستی به هیچ عنوان ندید و قبول نمیکنم باتچکر 💙

خودت تنها یا با یک دوست دیگت برو و رابطتم باهاش خیلی خیلی کم رنگ کن

به نظر شما چرا همچین کاری کرده؟من واقعا باهاش صادق بودم هیچوقت از این کارا باهاش نکردم حتی وقتی با دوستای دانشگاهم که اصلا اینو نمیشناسن بیرون میرفتم بهش میگفتم که اگه دوست داری همراهم بیا بهشون معرفیت میکنم ولی خودش نیومد

چِطوری ماهِ قَشَنگَم؟🌜تورومیخواد دلِ تَنگَم💙مَگه مَن دِلَم میاد با دلِ کوچیکِت بِجنگم؟؟🥀بعضی روزا وقتی از خواب بیدار میشم چشمام پر از اشکه ولی دلیلشو نمیدونم.....هیچ وقتم یادم نمیاد چه خوابی دیدم.ولی ساعت ها بعد از اینکه بیدار میشم یه حس عجیبی دارم انگار که یه چیزی رو از دست داده باشم.انگار همیشه چیزی ،کسی یا گم شده ای هست که دنبالشم.....💔لطفا توی صحبت هاتون حد مرز خودتون رو بدونید.اینجا شما فقط یه تیکه از زندگی من رو میخونی نه همشو♡
حق بااشماستمیگفتم عزیزم من نیاز ب وجود تو ندارم روی تو و حرفت حساب کردم ک زودترنرفتم ازاین ببعد هرکا ...

کاش اینجوری برخورو میکردم ولی واقعا عذاب وجدان میگیرم نمیدونم چرا همش میگم شاید در مقابلش تند دارم میرم و حس کنه که حسودیم شده درحالی که بیشتر ناراحتم کرده.

اصلا هم دلیل رفتارشو نمیتونم بفمم هربار میام بگم قصدی نداشته اشکالی نداره بعد به خودم میگم خب چرا اینکارو کرد به جواب نمیرسم

چِطوری ماهِ قَشَنگَم؟🌜تورومیخواد دلِ تَنگَم💙مَگه مَن دِلَم میاد با دلِ کوچیکِت بِجنگم؟؟🥀بعضی روزا وقتی از خواب بیدار میشم چشمام پر از اشکه ولی دلیلشو نمیدونم.....هیچ وقتم یادم نمیاد چه خوابی دیدم.ولی ساعت ها بعد از اینکه بیدار میشم یه حس عجیبی دارم انگار که یه چیزی رو از دست داده باشم.انگار همیشه چیزی ،کسی یا گم شده ای هست که دنبالشم.....💔لطفا توی صحبت هاتون حد مرز خودتون رو بدونید.اینجا شما فقط یه تیکه از زندگی من رو میخونی نه همشو♡
جاری منم دقیقا همین کارو کردکاش به روش نمیوردی و تنها یا با کس دیگه میرفتی اصلا محلش هم نمیذاشتی

چون اومده بود بهم پیام داده بود که بیا کارت دارم وقتی انلاین شدم(خودش یه روز با وجودی که آنلاین بود پیام هامو سین نزده بود)دیدم عکسای خریدشو واسم فرستاده که ببینم و گفت اره با فلانی رفتیم اونجا منم فقط گفتم مبارکت باشه و گفتم کاش بهم میگفتی ما قرار بود باهم بریم

چِطوری ماهِ قَشَنگَم؟🌜تورومیخواد دلِ تَنگَم💙مَگه مَن دِلَم میاد با دلِ کوچیکِت بِجنگم؟؟🥀بعضی روزا وقتی از خواب بیدار میشم چشمام پر از اشکه ولی دلیلشو نمیدونم.....هیچ وقتم یادم نمیاد چه خوابی دیدم.ولی ساعت ها بعد از اینکه بیدار میشم یه حس عجیبی دارم انگار که یه چیزی رو از دست داده باشم.انگار همیشه چیزی ،کسی یا گم شده ای هست که دنبالشم.....💔لطفا توی صحبت هاتون حد مرز خودتون رو بدونید.اینجا شما فقط یه تیکه از زندگی من رو میخونی نه همشو♡

ادم تنهایی هستی یا محتاجی به اینکه با یکی حتما دوست باشی؟ چه اسراری داری با همچین ادمی دوست باشی واقعا کسی که انقدر ذهنتو روحتو درگیر میکنه ارزش رفاقت نداره ببین من خیلی رفیق باز بودم یه روز تصمیم گرفتم هر کسی خورده شیشه داره بزارم کنار الان کلا دوتا رفیق برام موندن هفته پیش حالم بد بود به رفیقم زنگ زدم گفتم میشه بیام خونتون حالم بده بعد گفت سرکارم اما دوساعت مرخصی ساعتی  میگیرم میام من رسیدم دم خونشون دیدم موتوری گرفته که تو ترافیک گیر نکنه زود برسه بهم انقدر خجالت کشیدم به خاطر اینکارش برای این که حال من خوب شه کلی غذا سفارش داد باهام حرف زد فردا شبش حتی من نگفتم بریم بیرون بهم زنگ زد بیا فلان کافه با شوهرت بیا حال هوات عوض شه واقعا با خودم گفتم یه روزی حرص میخوردم برا دوستایی که منو میپیچوندن نارحت میشدن که چرا ناراحت شدم اما الان اینطوری نیست یه دوست دیگه ام دارم تو یه شهر دیگس اون چون تولیدی و مغازه داره سرش شلوغه شده واسه دیدنم زنگ زده ساعت ۱۲ شب بیا چند دقیقه پایین ببینمت برم با اینکه میدونم سرش خیلی شلوغه به نظرم این دوستا به درد نمیخورن

 در گنگ ترین حالت زندگیمم

قطعا با اون صمیمی تره و تو اولویت دومی حالا اگه با این قضیه مشکل داری قطع ارتباط کن .من دبیرستان سه تا دوست بودیم که .مثلا صمیمی ،ولی تو اتوبوس اون دوتا کنار هم مینشستن و معلوم بود با هم نزدیکترن!!! منم. برام چندان مهم نبود وگرنه باید باهاشون بهم میزدم 

کاش اینجوری برخورو میکردم ولی واقعا عذاب وجدان میگیرم نمیدونم چرا همش میگم شاید در مقابلش تند دارم م ...

بیخیال هرچی بگن من واقعا رو موضوع مرگ عزیز. وفحش حساسم و خون جلو چشامو میگیره😂دیگ ب بعدش و فلان فکرنمیکنم

ارزش من رو به جز کسایی که منو دوست دارند کسه دیگه ای درک نمیکنه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792