باعروسمون سر فحش دادن به خانواده مادرم دعواکردم دعوای لفظی قبلش بابرادرم اختلاف داشت نمیذاشتن زود زود بره خونه مادرش بعد مادرش اومده بوددنبالش به مامانم فحش دادن مادرو دختر منم من احمق هم مثلا خواستم هوای مامانمو داشته باشم دخترشو برداشت برد خونشون بعد داداشمم گفت طلاقش میدم زنم رو نمیرم دنبالش اوناهم چندبار پیام فرستادن بیا دنبال زنت اوناهم نرفتن طلاق گرفت الان مامانم خودشو کشیده کنار تقصیر هارو پسرو مادر انداختن گردن من
یه کم لاقل حساب کار دستش میاد ...
آخه تو امروز نه تنها کنار اومدی براش غذا پختی همه چیزم شستی و مرتب کردی و رفتی این بوده برخوردش!!!
شوهرتم که پدرتو برده کارشو راه بندازه!
یه کم فک میکنم حد و مرز بذاری و سفت و سخت بگیری حساب کار دستش بیاد بد نباشه .
خیلی قدر شوهرت رو بدون مراقبش باش. آدم خوب و حامی ایه . 🧿🧿🧿🧿🧿🧿
شوهرمو دوستش دارم تازگیا چندتا اخلاق بدپیدا کرده که اونم ازخانوادم یادگرفته دیگه تو حساب کاردستت بیاد بابام جلوی شوهرم به خواهرم گفت چندین سال پیش من از مارال بدم میادمتنفرم ازش تورو دوست دارم منم یهو بغضم ترکید رفتم اتاق گریه کردم شوهرم اومد دلداریم داد
من وقتی خودم بخوام خونشون چیزی بپزم ظرفامو ریخت وپاش هامو خودم میشورم همه جا همینطوریم قبلا دوسه ماه بخاطر استراحت مطلق موندم خونه مادرم سرکوفت اون دوسه ماهو مدام سرم میزنه که غذا پختم ظرف شستم برات برو خونه خودت نیا خونه ما
