من آجیم کل شبو مریض بود نخوابیدم اومدم دانشگاه تا خود شب هم کلاس دارم مغزم داره میترکه
خاهر منم از سه شنبه شب اومد خونمون تا شنبه بعدظهر رف. بخدا اینقد خسته شدم .خودمم شاغلم
ببین اون بچه مدرسه ای نداره، تو خودت بین اقوامتون جا بنداز ، طی هفته ارتباطی نباشه.
فقط آخر هفته.
مثلا یکی دعوت میکنه، بگو، نه اصلا طی هفته نمیتونیم ، فقط اخر هفته میتونیم بیایم و .....
چند بار بگی، اونام عادت میکنن
اگر چند ماه یه باز میاد طوری نیس تحمل کن چاره نیس
دقیقا کارای خواهرشوهرمن...بچش کوچیک بود میومد خونه من میگفت بچم دیگه جیش نمیکنه میره دسشویی فقط بخاطر اینکه پوشک نخره دوبار شاشید تو خونه من فرشارو شستم همه ی زندگیمو شستم سرامیکا رو شستم خونمم کف شور نداشت خدا میدونه چقد اذیت شدم خوب خبر مرگش پوشکش میکرد
چی میشه فک کنی خاهر خودته؟! دلم براش سوخت والا☹️ انشاالله که این تاپیک رو ببینه و دیگه کات کنه
وای خدا من یه خواهرشوهر دارم یعنی وقتی میاد خونت تا سه چهارساعت میشینه چهارتا بچه داره آدمو از کاروزندگی میندازه من مهمون دوس‌دارم اما دیگه یه ساعت واسه دیدن کافیه مردم کاروزندگی دارن برنامه دارن قبلا هردو هفته میومد الان انقدر کم محلی کردیم ماهی یبار میاد اما بازم طولانی
حالا منم بچه کلاس اولی باید بشینم با بچه کارکنم ازونور پسر دیگم زودتر گرسنه میشه خوابش میگیره بهانه میگیره قشششنگ درکت کردم مگر همون بی محلی کنی یکم از رو بره
فامیلی فقط دایی وخاله نیست .....دخترم اینقددوست داره عمه هاش بیان برن بخدایه روزمیفهمی تواین رفت وامدهاخیربوده ....الان خونه مانمیان قطع ارتباطن چی بچه بی هویت بزرگ شه
